زلزله همه چیز مردم ورزقان را
خراب کرده بود! محمد، محل کار بود و
داشت وضعیت زلزلهزدهها را از تلویزیون میدید
که ناگهان از پشت میزش بلند شد
و به دوستش گفت: باید بریم تبریز
چرا حاجی؟!
چرا داره؟
ولی حاجی از بالا دستوری نیومده
دستور؟
تو این وضعیت منتظر دستوری؟!
ولی اگه بریم فعلا حق ماموریت را نمیدند
مردم بیچاره در این شرایط هستند و
تو دنبال حق ماموریتی؟!
دوستش تا این را شنید از شرمندگی سرش را پایین انداخت
آقا محمد آمد خانه و وسایلش را
جمع کرد و رفت منطقه.
#شهید_محمدبلباسی
#از_شهدا_بیاموزیم
#روایت_عشق
@Revayateeshg
╰─┅─🍃🌷🍃─┅─╯