بسم ربّ .. مستاصل بود در انتخاب کسی که بتواند از او مشورت بگیرد تا بتواند کار را تداوم ببخشد، نمی‌دانست از کسی که هم‌رای، همراه و نظر خودش است اما چندان به او و اعمالش اعتمادی نیست، به سبب این هم‌رایی مشورت بخواهد!! یا کسی را بیابد که یکرنگ باشد، خیر خواه و آگاه هرچند هم‌راه نباشد و یا حتی مخالف و دشمن باشد... . بار دیگر چشمانش را بست و به یادآورد از پس این مشورت چه چیزی نصیبش خواهد شد! اندیشه و تعقلی که رشد کند، بصیرتی که دراین مسیر همچون کیمیا بدست خواهد آورد، استعدادهایی که شکوفا می‌شوند و شوقی که برای ادامه مسیر بدست می‌آورد. دستاوردهای کم و بی‌ارزشی نیستند ‌که می‌توان برای رسیدن به آن‌ها و درپی گرفتن مسیر درست حتی به سراغِ دشمن آگاهش نیز برود. 📚•| @Rezvaninstitute