چند روز بود که قلبش متلاطم بود. خبر لغو پیاده‌روی اربعین، از مرزهای زمینی او را آزار می‌داد. خیلی عصبانی بود. با خودش فکر می‌کرد چرا نمی‌تواند بازهم طعم خوش این سفر معنوی را بچشد. آخر مگر اربعین فقط برای ثروتمندان است؟ سال‌های گذشته، پیاده‌روی اربعین راهی بود برای زیارت افرادی که شاید در مواقع دیگر توان مالی برای سفر نداشتند. اما امسال برعکس شده بود. در درونش غوغایی برپا بود، تصاویر پیاده‌روی را از تلویزیون تماشا می‌کرد و اشک می‌ریخت؛ تا اینکه روزی یکی از دوستانش او را برای مراسم عزاداری امام حسین(ع) به خانه‌اش دعوت کرد. از خانه تا محل عزاداری چند کیلومتر فاصله بود. شنیده بود، روضه‌ی اباعبدالله (ع) مثل حرم اوست؛ تصمیم گرفت پیاده به آنجا برود. در راه تیرهای چراغ برق را به یاد عمودهای جاده‌ی نجف_کربلا می‌شمرد و زیر لب "لبیک یا حسین" می‌گفت. از آن روز دلش آرام گرفت. ✍الهه دهقانی https://eitaa.com/Rooz_Negar/76