تابستان ۱۳۶۱،خیابان طالقانی دم دمای افطار یعقوب و زنش انیس، با ۲تا بچشون دور سفره منتظر اذان بودند که زنگ خونه به صدا در اومد انیس رفت سمت در - کیه؟ + آش نذری آوردیم انیس در رو که باز کرد با ۲تا مرد مواجه شد که زیر کاسه آش اسلحه داشتند و به زور وارد خونه شدند و سمت مرد خونه و بچه‌ها رفتند.یعقوب که ترسیده بود به سمت حمام رفت تا قایم بشه ولی با شلیک تیر ازپا درومد بچه‌ها از وحشت گریه می‌کردند.انیس برای دفاع از بچه‌ها سمتشون اومد که با رگبار به شهادت رسید. این پایان عملیات نبود و طبق دستور سازمان باید وسایل باارزش خونه رو می‌دزدیدند ولی خونه کارگر ساده که وسیله با ارزشی نداره پس دور تا دور خونه رو بنزین ریختند و خونه رو با دو تا جنازه و دو تا بچه وحشت‌زده آتش زدند. حرارت آتش به حدی بود که شیشه‌های آپارتمان را می‌شکست و بر سر مردمی که در پایین جمع شده بودند می‌ریخت. اما نکته دردناک اینجاست که یعقوب اصلا سوژه ترور نبود و مجاهدین خلق دنبال شخصی بنام علی اعظم بودند، ولی اونجا خونه کارگر ساده‌ای بنام «یعقوب استیلاف» و همسرش «انیس نوری» بود ✍️ حسین اصغری 🆘 @Roshangari_ir