⚫️پاس گل آموزش و پرورش به ثروتمندان بایک مدرسه،۲کلاس👇 🦋چرا پول باید تعیین کننده کیفیت آموزش باشد؟ پاس گل آموزش و پروش به ثروتمندان با "۱ مدرسه، ۲ کلاس" خانم رضوان حکیم‌زاده، معاون سابق آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش در بخشی از یک مصاحبه که سایت جماران آنرا منتشر کرد، گفته است: آموزش نباید یک کالا در نظر گرفته شود، بلکه باید به عنوان خدمتی در نظر گرفته شود که از سوی دولت و به عنوان وظیفه دولت برای همه شهروندان بدون تبعیض ارائه شود. یکی از کارکردهای اصلی نظام آموزشی این است که امکان شکوفایی و رشد را برای تک تک کودکان یک کشور، بدون در نظر گرفتن وضعیت اقتصادی، اجتماعی، فرهنگ، نژاد، زبان و… فراهم کند. اگر بخواهیم در مورد ثبت نام و دسترسی به آموزش صحبت کنیم، خوشبختانه تا حدود زیادی این امکان برای همه کودکان وجود دارد. با گسترش مدارس در سراسر کشور این امکان وجود دارد که دختران و پسران از اقوام مختلف بدون مشکل خاصی بتوانند به آموزش دسترسی داشته باشند و در مدارس ثبت نام کنند، اما اصل مسئله این نیست. مسئله این است که دانش آموزان در مدارس مختلف از چه کیفیت یادگیری بهره‌مند می‌شوند و این کیفیت چقدر مطلوب است؟ فاصله‌ها در امر یاددهی _ یادگیری از همین جا شکل می‌گیرد و شکاف طبقاتی و باز تولید طبقات اجتماعی از همین جا شروع می‌شود. اگر قرار است آموزش کارکرد تحرک طبقاتی افراد اجتماع را در پی داشته باشد، باید برای همه به یک اندازه مطلوب و باکیفیت باشد تا امکان رشد را فراهم کند. او می‌افزاید: در کلاسی با تراکم ۴۵ دانش آموز و یک سرباز معلم که آموزش لازم را ندیده و در رشته غیر مرتبطی هم تحصیل کرده، نمی‌توان امیدوار بود که فرصت‌های یادگیری دانش آموزان آن کلاس به اندازه فرصت‌های یادگیری کلاس درس ۲۰ نفره در یک منطقه مرفه باشد که حمایت خانواده را نیز دارد و برای هر درس هم یک معلم خاص دارند. قطعا شرایط یادگیری این دو دسته دانش آموز برابر نیست. گرچه هر روز دانش آموزان هر دو گروه کیف‌های خود را برمی دارند و به مدرسه می‌روند، اما این دو دسته دانش آموز روز یکسانی را از جهت تجربه‌های یادگیری در مدرسه سپری نمی‌کنند. وقتی این امکان را فراهم می‌کنیم که آموزش به کالا تبدیل شود و هر کس پول بیشتری داشت، کالای بهتری هم دریافت کند، نمی‌توان انتظار نتایج خوبی را داشت. حکیم‌زاده تصریح می‌کند: اگر در بدو ورود به مدرسه برای دانش آموزان با زمینه‌های مختلف شرایط مطلوب و باکیفیت آموزشی فراهم نکنیم، اتفاقی که می‌افتد این است که هرکسی برخورداری بیشتری دارد، آموزش مطلوب‌تری دریافت خواهد کرد و کودکان کمتر برخوردار در مناطق کمتر برخوردار شهری و روستایی شرایط مطلوب یادگیری نخواهند داشت. ادامه چنین روندی به تشدید نابرابری‌های اجتماعی منجر می‌شود و نوعی جداسازی اتفاق می‌افتد که امروز اینطور شده و واقعا نگران کننده هم هست. هرچه جلو می‌رویم سهم دهک‌های پایین جامعه از قبولی در کدرشته محل‌های خوب دانشگاه‌هایی که موجب تحرک اجتماعی می‌شود، کاهش می‌یابد. او گفته است: قبولی در کدرشته محل‌های مطلوب این امکان را به افراد می‌دهد تا طبقه اجتماعی خود را عوض کنند، اما فرصت‌های یادگیری نابرابر این تنها امکان برای ارتقای طبقه اجتماعی از طریق آموزش را از افراد کمتر برخوردار سلب می‌کند و واقعا جای تاسف است که بگویم هر ساله از خیل دانش آموزان عشایر و روستایی در بین قبولی‌های دانشگاه‌های خوب مثل دانشگاه تهران کاسته می‌شود. در یکی از کلاس‌های مقطع کارشناسی، از ۲۸ دانشجوی تازه وارد کلاسم، ۲۱ نفر آن‌ها دانش آموزان مدارس خاص بودند که به دانشگاه تهران راه یافتند. واقعا موجب ناراحتی است که دانش آموزان طبقات کمتر برخوردار جامعه امکان راه‌یابی به دانشگاه‌های برتر کشور را نداشته باشند.[۱] سخنان کارشناسی خانم حکیم‌زاده را باید همه مسئولان امروز و آینده‌ای که در امر آموزش و پرورش دخیل هستند یا خواهند شد؛ با گوش جان بشنوند و برای آن کاری کنند.