من چهل سال غم و غصه مکرر دیدم
نرود از نظرم آنچه که آخر دیدم
کوچه تنگ ندیدم چو عمویم امّا
تنگی قتلگه و پیکر بی سر دیدم
آنچه من دیده ام ای کاش نبیند چشمی
من خودم کاکل او در کف لشکر دیدم
از همه سختی گودال همین بس باشد
قتل صبر پدر و نیزه و خنجر دیدم
بوریا جمع تنش را همه بر عهده گرفت
پی انگشت پدر در همه جا گردیدم
با عبا جمع نمودم که نریزد عباس
پاره های تنِ سقای دلاور دیدم
کاش می مردم ازاین غم که نبینم امّا
چادر سوخته وپاره ی خواهر دیدم
وای از شام که ناموس خدا را بردند
خنده و هلهله در مردم کافر دیدم
سخت تر از همه بازار یهودی ها بود
عمه ها را همه در حالت مضطر دیدم
سخن از برده فروشی شد و لرزید رباب
به روی نیزه سرشک علی اصغر دیدم
◼️آجرک الله یا صاحب الزمان ...
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ 🤲💔
#روزتون_حسینی☀️
#التماس_دعای_فرج#شهادت_امام_سجاد علیه السلام 💔🏴
#محرم#امام_زمان