برای نماز که می ایستاد ، شانه هایش را باز میکرد و سینه اش رو میداد جلو
یک بار بهش گفتم:«چرا سر نماز
اینطوری می کنی؟؟»
گفت:«وقتی نماز میخوانی مقابل
ارشد ترین ذات ایستاده ای.
پس باید خبر دار بایستی و سینه
ات صاف باشد»
با خودم می خندیدم که دکتر فکر
میکند خدا هم تیمسار است
#شهید_مصطفی_چمران