فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چهارده قرن به دل سوخته‌ام می‌دانی مرد آن است که تا لحظه‌ی آخر مانده درشب خوف و خطر جای پیمبر(ص) مانده گرچه باران به سبو بود و نفهمید کسی و محمد(ص) خود او بود و نفهمید کسی * بگذارید بگویم خطر عشق مکن جگر شیر نداری سفر عشق مکن * از شب ترس و تبانی چه بگویم دیگر از فلانی و فلانی چه بگویم دیگر مهر وحدت به لبم دوخته‌ام می‌دانی *** باز هم یک نفر از درد به من می‌گوید من زبان بسته‌ام و خواجه سخن می‌گوید: «من که از آتش دل چون خم می در جوشم مهر بر لب زده خون می‌خورم و خاموشم» —————————‏ ‏‏🇮🇷مجموعه‌ی فرهنگی سنگر🇮🇷 ‏🇮🇷سنگر جنگ نرم🇮🇷 ‏🇮🇷سنگر سردار دلها🇮🇷