✅ داستان کوتاه 🔸 سابقه عذاب یهود! 🔻 زمانی موسی به قوم یهودی‌اش گفت: «ای مردم! الطاف خدا به خودتان را به یاد داشته باشید! وقتی که پیامبرانی در میان شما قرار داد و شما را از بردگی نجات داد و صاحب اختیار خودتان کرد و نعمتهایی به شما داد که به احدی از مردم دنیا نداده بود. * مردم! وارد سرزمین مقدّس شامات شوید که خدا ورود به آن را بر شما واجب کرده. مبادا فرار کرده و در زمان ورود به شهر عقب‌نشینی کنید که این عقب‌نشینی، شکست و خسران قطعی شماست.»* یهودیان متمرّد در جواب موسی گفتند: «موسی! در این سرزمین، قومی زورگو و ظالم زندگی می کنند و تا آنها از آن خارج نشوند، ما در آن پا نخواهیم گذاشت؛ بنابراین اگر آنها از این سرزمین بروند، ما آن وقت وارد آن می شویم.» * در این میان دو نفر از مردان خداترس که از نافرمانی یهودیان از دستور واجب خدا بیمناک بودند و خدا نعمت صراط مستقیمِ اعتدال و اطاعت از خودش را به آن دو داده بود، جلو آمده و به یهودیان گفتند: «ای مردم! شما طبق دستور خدا فقط وارد دروازه شهر شوید! همین که وارد شدید، قطعاً بر آنها غلبه کرده و پیروز خواهید شد؛ در ثانی شما اگر واقعاً خدا را قبول دارید، طبعاً باید از طریق اطاعت از دستورات او مدیریت تمام امورتان را فقط به او بسپارید.» * اما یهودیان باز هم گفتند: «موسی! تا این مردم زورگو و ظالم در این سرزمین هستند، ما هرگز وارد آن نمی شویم؛ پس تو خودت و خدایت بروید و با آنها بجنگید! ما همین جا منتظر می نشینیم.» * موسی از انجام دستور خدا توسط یهودیان که ناامید شد، خطاب به خدایش گفت: «مولای من! من برای انجام دستور تو فقط اختیار خودم و برادرم را دارم. بقیه فاسق و فرمان‌ناپذیرند؛ پس خودت بین ما و این قوم فرمان‌ناپذیر که در معرض خشم تو هستند، جدایی بینداز!» * خدا هم پاسخ داد: «حالا که از دستور واجب من سرپیچی می کنند، پس ورودشان به این سرزمین حاصلخیز، تا چهل سال ممنوع است و در این مدّت در بیابانها گم می شوند و سرگردان و آواره می مانند؛ پس دیگر غصه این جماعت فاسق و فرمان‌ناپذیر را نخور!» یهودیانی که ادّعا می کنند پسران خدا و محبوب او هستند، پس چرا خدا آنها را این گونه شکنجه کرده؟ 🔹 بر اساس آیات 20 تا 26 سوره مائده به شاه_کِلید بپیوندید❣ 📚@SHkelide_zendegi