هرکاروان راهیان نوری که واردمنطقه جنوب(اهواز) میشد🚌هرمحدوده بین یادمانها یک تیم بچه های خادم الشهدا همراه با راوی🎤آن منطقه به کاروان برای روایتگری و هم راه بلد منطقه و هماهنگ کننده به کاروانها ملحق میشد و بچه های تیمی که با حجت الله بودن جزو تیم پادگان تکاوری مستقل صیادشیرازی مستقر در کوه های اهواز (میشداغ )بود که کاروان ها را برای دیدن از مناطق و پادگان دژ برده بودن.
⏰درساعت 45/7صبح مورخه 1390/12/18 حجت الله یکی از کسانی بود که اتوبوس هارو چک می کرد. جلوی درب خروجی پادگان دژ در حال دویدن بودمگ که پاهاش گیر میکنه و در جلوی یکی از اتوبوس ها به زمین میخوره😞
راننده هم که تازه به حرکت افتاده بوده اونو نمیبینه، هرچی سعی میکنه از زیر اتوبوس بیاد بیرون نتونست و لاستیکهای اتوبوس با اون همه وزن از روی بدن ضعیف و ظریفش رد شد😭
با فریادبچه های ستاد شهید صیاد شیرازی راننده فکر میکنه الآن روی کسی هست برای همین اشتباها دنده عقب میگیره و دوباره به روی پیکرش میره😔 و همینطور ایست میکنه
راننده میاد پایین و وقتی با این صحنه مواجه میشه شکه میشه😰 و به سرعت سوار اتوبوس میشه و اتوبوس رو از روی پیکرم برمیداره ولی خیلی خیلی دیر شده بود چون شکمش پاره شده بود و روده هاش بیرون اومده بود😔💔
@sabkeshohada
شهید حجت الله رحیمی
#سالروزشهادت🕊
@Sabkeshohada