وی روحانيّت و جوانان دارد، این است که باید در عزاداری سوژه و بهانه به دست معاندان تشیّع ندهند. عزاداري باید به روش سنّتي که ائمه طاهرین«ع» داشتند و در زمان ما مراجع و علما و بزرگان دارند، برگزار شود. برگزارکنندگان جلسات باید از افراط و تفريط بپرهيزند و برای رسانه‌های بیگانه سوژه تهیه نکنند. اصل عزاداری با سخنرانی، ذکر مصیبت، گریه کردن، سینه زدن و آنچه عرف مردم به آن عزاداري مي‌گويند، حتماً بايد باشد، امّا افراط و تندی که هميشه بد بوده و در زمان ما بدتر است، بايد نباشد. در زماني که دشمن به دنبال موقعيّت و سوژه براي کوبيدن و تمسخر تشيّع مي‌گردد، نبايد بهانه دست او داد. گاهي ديده مي‌شود در سايت‌ها و خبرگزاري‌ها، به‌خاطر رفتار برخي از جوانان در عزاداري‌ها، به شيعه توهين مي‌کنند، لذا بايد همگان مواظب باشند در عين اهتمام به عزاداري که رمز بقاي تشيّع است، از انجام کارهايي که موجب وهن تشيّع است، بپرهيزند. در طول تاريخ، زحمات فراواني کشيده شده تا تشيّع به دست ما برسد و ما بايد مواظب باشيم با رفتار خود، به تشيّع ضربه نزنيم. ضرورت تحکیم بنیه اعتقادی آنچه در این مبحث توجه جدی می‌طلبد، این است که اگرچه اعتقادات تشیّع ریشه‌دار و مستحکم است، امّا متأسفانه جامعه و به خصوص جوانان، آن‌طور که شایسته است، در جهت تحکیم مبانی اعتقادی تلاش نمی‌کنند. حاصل کوتاهی در تقویت بنیه اعتقادی، تأثیر شبهات رنگارنگ بر ذهن و فکر جوانان است. به خصوص در زمان ما که زمان شبهه شده است و متأسّفانه بدخواهان تشیّع، بسیار  پرکارند و هر روز براي تشيّع، برای ولایت و برای عزاداري به شبهه‌پراکني می‌پردازند. امروز معاندان تشیّع با جنگ نرم به مصاف تشیّع آمده‌اند و به طرز مرموز و زیرکانه‌ای در دانشگاه‌ها و در بین جوانان شبهه‌افکنی می‌کنند. کار به جایی ‌رسیده که در شب عید غدیر، یک مقاله بی‌ادب در یک روزنامه بی‌ادب منتشر شد که در آن، نصب اميرالمؤمنين «ع» از جانب پيامبر اکرم«ص» به خلافت، انکار شد. نظیر این شبهات زياد مطرح می‌شود، به خصوص این‌گونه حرکت‌هاي انحرافي در آستانه محرّم بیشتر می‌شود تا جوانان نسبت به شرکت در جلسات عزاداری، سرد و بی‌انگیزه شوند. لذا همه باید مواظب باشند و همه باید برای تحکیم و تقویت اعتقادات خود و اطرافیان بکوشند. پي‌نوشت‌ها: 1. ر.ک: تفسير القمي، ج 2، ص 292؛ بحار الانوار، ج 45، ص 257 2. كامل الزيارات، ص 156 3. كامل الزيارات، ص 146 4. كامل الزيارات، ص 147  5. زمر / 53 6. بحار الأنوار، ج 50، ص 208 7. اللهوف، ص 24 8. اللهوف، ص 65 9. مصباح المتهجّد، ج 2، ص 782 10. مثير الاحزان، ص 115 11. ر.ک: کامل الزيارات، ص 104 و 105 12. ر.ک: الإرشاد، ج ‏2، ص 131؛ الطبقات الكبرى، ج ‏10، ص 423 تا 431.