امشب جباليا
15 روز در محاصره هستی، از شدت بمبارون از یک محله به یک محله فرار میکنی، نه آبی نه غذا، ناگهان، کوادکابتر میاد، بازم فرار میکنی، سر خیابان تکتیر اندازی سعی میکنه تو رو بزنه، اما نشد، یادت میاد در فلان محله آشنا داری، شب که شد بمبارون رو سرتون میرزن، زخمی میشی، با گاری میبرنت بیمارستان چون آمبولانس رو زدن، میبینی برق نداره، دکتر میاد میگه نمیرسیم درمانش کنیم، حالش وخیمه امکانات نداریم، میذارنت کنار، همه بهت خیره میشن، نه دوست دارن از دنیا بری نه کاری از دستشون بربیاد، شاید نمیشناختند، چون آشناهات خیلی زودتر رفته بودن.
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
@SalehGaza