لب تشنه بود تشنه یک جرعه آب بود 🏴مردی که درد های دلش بی حساب بود 🏴پا می کشید گوشه حجره به روی خاک 🏴پروانه وار غرق تب و التهاب بود 🏴از بسکه شعله ور شده بود آتش دلش 🏴حتی نفس زدنش هم عذاب بود 🏴در ازدحام هلهله های کنیزکان 🏴فریاد استغاثه او بی جواب بود 🏴یک جرعه آب نذر امامش کسی نکرد 🏴رفع عطش اگر چه کمال ثواب بود 🏴آخر شبیه جد غریبش شهید شد 🏴اری دعای خسته دلان مستجاب بود 🏴غربت برای آل علی تازگی نداشت 🏴در آن دیا رکشتن مظلوم باب بود 🏴تا سایبان پیکر نو رانیش شوند 🏴بال کبوتران حرم را شتاب بود 🏴اما فدای بی کفن دشت کربلا 🏴آلاله ای که زخم تنش بی حساب بود 🏴هم تیغ و تیر خون تنش را مکیده بود 🏴هم داغ دیده شرر آفتاب بود 🏴 شهادت نهمین اختر تابناک ولایت و امامت به پیشگاه اقا امام زمان تسلیت باد دل تسلای قلب نازنین اقا امام زمان صلوات