بقای ما به ذبح ماست... بخواهیم یا نخواهیم حرکتها و گذشت زمانه از ما می‌کاهد و زمین ما را به گند میرساند مگر اینکه خودمان را قبل از اینکه زمان بگیرد، قبل از اینکه به زمین بگنداند ذبح کنیم ما قطعاً در این هستی مردار هستیم. آنهایی که گوسفندهایی دارند و این گوسفندها در معرض خطری قرار می‌گیرند زود کاردها را تیز می‌کنند تا آنها را ذبح کنند تا از مرگ آنها و ضایع شدن و از دست رفتن آنها جلوگیری کنند ما در این ،هستی خواه ناخواه مرداریم مگر اینکه کاردی را به گلوها بگذاریم و ذبح کنیم. مهم این است که ذبیح چه کسی باشیم و مذبوح در راه چه کسی؟ و با چه چیزی خودمان را ذبح کنیم و رو به چه قبله ای؟ مرگ قطعی است از دست رفتن قطعی است روزها که می‌گذرند مثل موش‌هایی هستند که طناب عمر ما را می‌جوند خواه ناخواه سرنگون می‌شویم و در چاه‌هایی میافتیم و می‌گندیم. گذشت زمانه ما را به خاک بر می‌گرداند، مگر اینکه قبلاً خودمان را بقایی داده باشیم و ذبح کرده باشیم. آنهایی که ذبیح نیستند، مذبوح نیستند، مردار هستند، مرده هستند ارزش ندارند، از دست رفته هستند. ✍️ استاد علی صفائی حائری، حقیقت حج، ص 116 ࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐ ‌ 🆔 @Sangar_Tabien ࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐