🌹🍃 او از مقطع راهنمایی فعالیت خود در بسیج و مسجد محل آغاز کرد و فعالیت چشمگیری در ایام سال و مناسبت‌های خاص داشت و در اوقات فراغت در تمامی مجالس و برنامه‌های مسجد محل خود شرکت داشت و همیشه یکی از افراد ثابت مسجد بود. 🌹🍃 «اگر کسی در مراسمی که دعوتش می‌کردند مقید به رعایت موازین شرعی نبود حتی اگر از نزدیکترین افراد به او هم بودند در آن مراسم شرکت نمی‌کرد. روی باور و اعتقادش می‌ایستاد. محض دل کسی به مجلس نمی‌رفت، قبل از رفتن سعی می‌کرد تا افراد را آگاه و مسائل را درست برای آن‌ها بیان کند. اگر موفق می‌شد که مشکل رفع می‌شد اما اگر تلاشش نتیجه نمی‌داد عذرخواهی می‌کرد و در آن جلسه یا مجلس شرکت نمی‌کرد و هدیه را برایشان می‌فرستاد. با نرفتنش مخالفت خود را با اینگونه مجالس ابراز می‌کرد. 🌹🍃 بسیار متواضع بود و خودش را در حد شهادت نمی‌دید ولی همیشه می‌‎گفت اگر خداوند بنده‌ای را خیلی دوست داشته باشد آن بنده را به بهترین شکل نزد خود می‌برد، می‌گفت پیمانه هرکسی پر شود هر جا و در هر شرایطی باشد روحش پرواز می‌کند و چه عالی که به بهترین شکل برود. می‌گفت اگر روزی من رفتم ماموریت و برنگشتم یادتان باشد که هیچ وقت نگویید چرا رفت چون اگر بودم و نمی‌رفتم هم مرگم فرا می‌رسید و به دیار باقی می‌رفتم. 🌹🍃 برای احترام به بزرگ‌ترها احترام زیادی قائل بود. توجه خاصی به جلب رضایت والدین داشت و فرقی هم بین والدین خودش و همسرش نمی‌گذاشت. هر کاری از دستش برمی‌آمد انجام می‌داد و با میل و رغبت و شادی در کمال راحتی و با جان و دل به پدرها و مادرهایمان خدمت می‌کرد. 🌹🍃 معتقد بود وقتی در کنار خانواده‌اش حضور دارد برای جبران اوقاتی که نبوده باید چند برابر همت به خرج دهد، برخی افراد به او می‌گفتند چرا انقدر در خانه کار می‌کنی و ایشان می‌گفت من نصف بیشتر سال را نیستم، باید وقتی هستم خیلی حضور پررنگ و مشخصی داشته باشم تا بلکه کمی از زحمات همسرم جبران شود. این همه دقت و توجه ریشه در اعتقاداتش داشت خیلی خداترس و مومن بود، رضایت الهی نیز برایش اصل مهم و فراموش نشدنی بود.»