♦️چرا در ایران، دولت بیشترین دارایی بودجه را در اختیار دارد و نهادهای زیر نظر رهبری، اختیار کافی را ندارند؟ چرا باید بودجه نهادهای نظامی هم از طریق دولت پرداخته شود!!
🔶🔸حدود بیش از نود درصد بودجه ایران، دست دولت است و باز هم غربزدگان سستعنصر و لیبرالهای بیعرضه، بهانه میتراشند که نگذاشتند و نتوانستیم... آقایان لحظهای در آینه به خود نگاهی بیفکنید و شرمنده شوید... مطلب ذیل خواندنی است:
✨دارایی نهادهای انقلابی زیرنظر رهبری چقدر است؟
🔷🔹بر اساس گزارش صورتهای مالی حسابرسی شده 6 نهاد انقلابی غیردولتی در سال 1397، کل فروش این نهادها در این سال 53هزار میلیارد تومان بوده است. میتوان برای به دست آوردن نسبت این رقم با کل اقتصاد کشور به عدد تولید ناخالص داخلی در این سال مراجعه کرد که طبق گزارش بانک مرکزی، 1862هزار میلیارد تومان بوده است؛ یعنی مجموع 6 نهاد انقلابی حدود 2.8درصد از کیک تولید ناخالص داخلی(GDP) ایران را تشکیل دادهاند.
🔸عدد دیگری که به ما کمک میکند با میزان ثروت 6 نهاد انقلابی [غیر دولتی] آشنا شویم، خالص دارایی آنهاست. بر اساس صورتهای مالی حسابرسی شده سال 1397، دارایی خالص مجموع این نهادها، حدود 55 هزار میلیارد تومان بوده است. در پایان سال 1397 نرخ دلار ETS حدود 13468 تومان بوده است و بر این اساس، خالص دارایی مجموع شش نهاد انقلابی در سال 1397 حدود 4 میلیارد دلار برآورد میشود. یعنی اگر با دلار ETS امروز حساب کنیم(24 هزار تومان)، مجموع ارزش ریالی دارایی خالص این نهادها رقمی حدود 96 هزار میلیارد تومان خواهد بود.
🔻🔺اگر خالص دارایی همه شش نهاد اقتصادی زیر نظر رهبر انقلاب را به فروش برسانیم و بخواهیم به طور مساوی بین همه مردم تقسیم کنیم، فقط به مدت یک سال میتوانیم ماهانه به هر فرد ایرانی حدود 95 هزار تومان پرداخت کنیم! حال این رقم را مقایسه کنید با آن ادعای واهی که میگوید اگر فقط ثروت دو نهاد از این 6 نهاد را به طور مساوی بین همه مردم تقسیم کنیم، هیچ فقیری باقی نخواهد ماند.
🔸اما تلختر از طنز «فقرزدایی با تقسیم ثروت ستاد اجرایی و بنیاد مستضعفان بین مردم به صورت مساوی»، تفکری است که به نام عدالت، میخواهد داراییهای عمومی کشور را که باید نقش پیشران در پیشرفت ملی ایفا کنند، نابود کند.
♦️با منابع عمومی کشور به دو شکل میتوان برخورد کرد: یکی این است که هرچه در اختیار حاکمیت است از نفت تا املاک و... همه را بفروشیم و بین مردم تقسیم کنیم و چندصباحی محبوبیت تجارت کنیم؛ که با پایان این منابع و داراییها، مردم به فلاکت خواهند افتاد. اما میتوان بین «پول محرومیتزدا» با «پول مولد محرومیتزدا» تفاوت قائل شد و به جای پولپاشی برای محرومیتزدایی کاذب و موقت، سرمایه و دارایی ملی را اهرمی برای به راه انداختن موتور نوآوری و تولید کرد و درآمد و رفاه پایدار برای مردم ایجاد نمود.
🖌برشی از سرمقاله ۳۰ فروردین ۱۴۰۰؛ فرهخیتگان
@schoolofeconomics