🔆 تأثیر دوقطبی شدن اقتصاد، در مدیریت اجرایی 💠 سید منیرالدین حسینیِ هاشمی: «تقابل بازار کار و بازار سرمایه (دوقطبی شدن اقتصاد)، مدیریت اجرایی را با مشکل روبه‌رو می‌سازد. یعنی کارگر می‌گوید کارم را نمی‌فروشم جز به قیمت مثلاً دو کیلو گوشت. یعنی قیمت کالاهای مصرفی که در سبد زندگی‌اش هست را شرط می‌کند. این کارگر، سرمایه بزرگی هم ندارد، سرمایه‌اش بسیار کم است؛ یعنی سرمایه‌اش آن‌قدر نیست که بشود گفت او سرمایه‌دار است، ولی کار دارد و نرخ کارش می‌تواند تقاضای مؤثر اجتماعی بسازد؛ البته درصورتی‌‌که ضرب در گستاخی انقلابی شود. ولی اگر کارگرِ مهاجر باشد و گستاخی انقلابی پیدا نکرده باشد، چنین جرئتی ندارد و تسلیم می‌شود و کارِ ارزان را می‌پذیرد.‌ امّا کارگر ایرانی نمی‌پذیرد و می‌گوید من هم مصارف آن‌چنانی را می‌خواهم! وقتی این قشر (یعنی «بازاری» و کلیه کارگرهای آزاد) نرخ را بالا آوردند، حجم این‌ها در بازارِ کار قابل‌اندازه‌گیری و شناسایی است؛ این حجم، قیمت کارکنان دولت را بالا می‌برد، چون کارکنان دولت خیلی تحت فشار قرار می‌گیرند. زیرا کاسبِ جزء بار خودش را می‌بندد؛ سرمایه‌دار هم، که «شرکت» دارد، هم بار خودش را می‌بند؛ این وسط، کارکنانِ دولت، یا مجبور می‌شوند دست به دزدی و رشوه بزنند، یا این‌که باید نرخ کار‌ آن‌ها هم افزایش یابد.» (۱۳۷۸) ☑️ @moniroddin ☑️ @schoolofeconomics