گرگی با مادر خود از راهی میگذشتند، بزی در بالای صخرۂ تیزی ایستاده بود و بر سر گرگ آب دهان میانداخت. گرگ مادر اهمیتی نداد و ردّ شد.
فرزند گرگ ناراحت شد و گفت: مادر! برای من سنگین است که بزی برای ما آب دهان بیندازد و تو سکوت کنی.
گرگ مادر گفت: فرزندم، نیک نگاه کن ببین کجا ایستاده و آب دهان میاندازد، اگر او نمیترسید این کار را از روی صخرۂ تیزی نمیکرد، چون مطمئن است من نمیتوانم آنجا بایستم و او را بگیرم. پس به دل نگیر، که بز نیست بر ما آب دهان میاندازد، جایی که ایستاده است را ببین که بر ما تف میکند.
گاهی ما را احترام میکنند گمان نکنیم که محترم هستیم و این احترام قلبی و بخاطر شایستگی ماست، چه بسا این احترام یا بخاطر نیازی است که بر ما دارند یا بخاطر ترسی است که از شرّ ما بر خود میبینند. مانند: سکوت و احترام عروسی در برابر بدخلقیهای مادرشوهری بداخلاق، و یا سکوت و احترام کارگری در برابر کارفرمایی ظالم!!!
🌹 حضرت محمد (ص) فرمودند: مبغوضترین بنده نزد خداوند کسی است که برای درامان ماندن از شرّ او، تکریم و احترامش کنند.
از کنار صخره ای مشرف به دشت
گرگ با بچه از آنجا می گذشت
روی صخره یک بزی ایستاده بود
آن دو را آن دم تمسخر می نمود
رویشان می ریخت هی آب دهان
دم به دم می کرد تف بر رویشان
گرگ اما اهمیت اصلا نداد
بهر رفتن پا به راه خود نهاد
بچه گرگ اما بسی دلگیر بود
دل پر از غم سوی مادر رو نمود
گفت مادر این برایم هست سخت
یک بز پست و ضعیف و تیره بخت
روی ما ریزد چنین آب دهان
تو ولی ساکت بمانی این میان
گرگ مادر گفت فرزندم ببین
می کند او از کجا کاری چنین
در کجا استاده است و زان مکان
روی ما می ریزد او آب دهان
چون که می داند نداریم آن توان
تا بگیریمش به دندان این زمان
کرده پیدا لاجرم جرات چنان
تف کند بر روی ما از آن مکان
پس چنین گر می کند در دل مگیر
چون مکانش کرده این سانش دلیر
نیست این بز می کند تف اینچنین
بلکه آن جایی که می باشد ببین
گر نبود او را چنین جایی بلند
کی شجاعت داشت بر این نیشخند
شخص نالایق اگر یابد مقام
بر مقامش هست تنها احترام
━━⊰❀🦋❀⊱━═
✅به صدای آرامش بپیوندید👇
@SeAramesh