با شهدا گم نمی شویم
فرازی ازوصیت نامه يک نصيحت به عنون برادر و يا فرزند کوچک دارم؛ از حالا تصميم بگيريد که توبه کنيد. اگر غفلت کنيد مثل من می شويد و به گرفتاری اش نمی ارزد؛ پس بياييد توبه کنيد؛ اما توبه هم توبه باشد. خانواده عزيزم! از اين که شما را اذيت نمودم خيلی خيلی معذرت می خواهم واميدوارم که مرا ببخشيد. پدر و مادرم شماخيلی حق برگردنم داريد و بايد عرض کنم گناهم يکی دو تا نيست، آن قدر گناه دارم که حساب ندارد و گناه ديگر اين که من نتوانستم حق پدر و مادر را ادا کنم و اميدوارم که مرا ببخشيد. اما چند مطلب به عنوان سفارش دارم، چون وقت خيلی کم است، چند مطلب را بدون مقدمه شروع می نمايم: سفارش می کنم که کليه برادران و خواهران تقوا را پيشه و روش خود قرار دهند. لحظه‌ها به فرمايش مولای مان همچنان ابر می گذرد. برادران و خواهران! موازين اسلام را رعايت کنيد و تو ای خواهرم، همانطوری که دوستانم سفارش و وصيت نمودند که سياهی چادرت کوبنده‌تر از سرخی خون من است؛ من هم چنين سفارشی را می کنم من خيلی روی حجاب خواهران خيلی حساس هستم؛ در مراسم من هيچ بدحجابی نبايد باشد. خواهران و برادران عزيز و گرامی من! بدانيد که من راهم را آگاهانه انتخاب کردم و از اين بابت خيلي خوشحال هستم. از خدا می خواستم که مرگم را شهادت در راه خودش قرار بدهد و خيلي آرزو داشتم که يک بار هم شده، به کربلا بروم و درد دلم و سفارش دوستان شهيدم را به آقا و مولايم بگويم. آرزوی ديگر من اين بود که دشمنان را نابود کنم و بعد بميرم. دوستان عزيز برادران و خواهران گرامی، بدانيد عروسی من هستيد پيروزی از آن شما و ما است و شما خواهرانم! دوست دارم فردای قيامت که يکديگر را ملاقات کرديم، خوشنود باشم. "شهید خشایارامیرتویی" @Sedaye_Enghelab
317 مشاهده