خاکی - حاج‌آقا این‌جوری لباستون خاکی میشه! صدای دوربین خبرنگاران توی گوش‌ها می‌پیچید. شیب خاکی را پایین می‌رفت تا برای افتتاح پروژهٔ آبرسانی صدرا خودش را به کارگران برساند. عبای مشکی‌اش را درآورد و روی بازویش انداخت. لبخندی زد و گفت: «عیبی نداره. ما همه از خاکیم و به خاک برمی‌گردیم.» محمدحسین عظیمی دوشنبه | ۱۴۰۲/۰۲/۳۱ | ساعت ۰۹:۰۰ | پرنده پر زد از این خاکدان و راحت شد به آسمان زد و چون نور ، بی نهایت شد کسی که پاک و شهیدانه زندگی کرده است عجیب نیست اگر لایق شهادت شد همیشه نام تو سبز است و باشکوه ای کوه هر آن کجا ز جهاد آیه‌ای تلاوت شد همیشه نام تو چون شهد بر زبان جاریست به هر کجا ز تلاش و جهاد، صحبت شد فقیه، جامه سربازی وطن تن کرد و مست جام می طاعت و اطاعت شد شهید راه وطن گشت سید ابراهیم مجاهدانه سر آخر شهید خدمت شد پس از حدود چهل سال کار بی وقفه چه گریه دار کنون وقت استراحت شد غلام بارگه و آستان قدس رضا شب ولادت او راهی زیارت شد شهادت آمد و دستش گرفت و با خود برد دعای خادم خوان رضا اجابت شد ✍محمدرضا طهماسبی ✅کانال سیدسراج الدین جزائری||عضو شوید 👇 https://eitaa.com/joinchat/2574778599C7565824046