✍خاطره تشییع شهیدبرزگر🍃🌸 همسایه شهیدبودیم منزل ماو شهید درکنارچشمه روستا قرارداشت.🏘 یادم هست وقتی محمدعلی نوجوان بودنهال بیدی کاشت تابرای زنانی که سرچشمه می آیندسایه ساری باشد. سالهاگذشت💫 تا اینکه محمدعلی شهید شد🩸 ومدتهاگمنام شد. ونهال بید؛تبدیل به درخت تنومندی گشت🌷 📢به اهل محل خبردادند پیکرمحمدعلی به رستم آبادبرمیگردد🕊🕊🕊🕊🕊🕊 فرداصبح افرادبسیاری خودرابه تشییع شهیدرساندند.💐💐 بهاربودوهوای دلپذیری حاکم بود.☀️ بوی خوش اسفند وصلوات همه جاراپرکرده بود. تابوت را ازمنزل شهیدبیرون آوردند تابه گلزار شهدامشرف شوند. لحظه ای که تابوت را از کنارچشمه حیاط شهیدعبورمیدادند🏡 درخت بیدتازه جوان باسرسبزی ونشاط به نظاره شهیدتمام قدایستاده بود🌳 همینکه تابوت به کناردرخت بیدسبز رسید ناگاه درخت تکانی خورد ودر مقابل چشم همگان ازکمربه دونیم شد وبرزمین جلوی تابوت برزمین افتاد🎋😱 همه حیران ازاین معجزه شدند🤯 سرنوشت محمدودرخت بیددست نشانده اش عمرشان باهم به سررسید وسرنوشتشان باهم گره خورد.💞 گویا درخت بیدنمیتوانست رفتن محمدعلی راتحمل کند.❤️‍🩹🪵🌿🍂 برای همین خودرابه شهیدرسانیدتا ازقافله زندگان جانماند. کتاب ازقفس تاپرواز-جلد دوم-📘 روایتگر: بانو ثریا زنده دل 🆔@ShahidBarzgar: تهیه کتاب 👌دوستانی که داستان درخت داغ شکست ونحوه تهیه کتاب رو خواستین بفرمایید.