🌷شهید نظرزاده 🌷
📜بدانید روزگار خود را آرایش به زیور های #دنیوی می کند و شما سعی کنید که فریب این زیور های دنیوی را ن
💢عید قربان بود و راهی #مشهد، زمینه سفر را دلهای دلتنگ امام رضا چیدن. خاله و مادر و اصرار به پدری که می دانست خبری در راه است😔 #پدر دل آشوب بود و خبر از بازگشت پاره جگر داشت💔 اما نتوانسته دعوت امامش را رد کند، شاید آنجا بهترین مکان بود تا #دلش آرام شود. 💢مشهد بود و قدم های پدری که قلبش میتپید💗 به شوق #پسری، که شاید برگردد نشانی و باشد #سجادش. تماس و تماس☎️ و .... دل نگرانی مادر از حال همسر؛ همسری که همدم💞 دل منتظرش بود. دست های دعای #مادر رو به ضریح پرمی کشید🕊 تا شاید خبرآمدن سجادش بیاید😔 💢صحن #جوادالائمه برایش بوی دیگری داشت. قدم هایش آهسته تر می شد. بوی #جوان_امام_رضا؛ یا امام رضا جوانم فدای جوادت. سجادم چون جوانت قد رشیدی دارد😭 چهره ای دلربایی دارد. #مدافع عمه جان شده . کاش از سفر برگردد. برسانید که مادرش دلتنگ💔 است و بی قرار. 💢از سفر بر می گردند. #عیدغدیر است و سادات پذیرای مهمانان، خانه ای🏡 که چند سالی است مسافرش دیر کرده. پدر اما خبری را شنیده. چگونه به #مادر بگوید⁉️ مادر ذوق شنیدن آمدن دارد اما چگونه بتواند #سجادش را در یک تابوت⚰ مجسم کند؟ 💢سیدزهراجان، #سادات عزیزم عید غدیر مولایمان عیدی و چشم روشنی داده. سجاد برگشته😍 اشک های مادر ذکر #شکر به زبان دارد. یا امام رضا (ع) دعایم مستجاب شد😭چه زود جوابم را دادی آقاجان #جوانم برگشت. 💢بعد یکسال #شب_شهادت امام جواد (ع )🏴 در حرم مطهر امام رضا (ع) مادری آمده که هم درد #امام_غریبمان در این شب است و ذکر لب هایش آشناست. یا امام رضا (ع) جوانم چون #جوادت قد رشیدی داشت😔 #شهید_سیدسجاد_خلیلی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh