••• ♥️ 🌺اسلحه را سمت گرفته بود و تندتند با او حرف می‌زد. نزدیک‌تر که شدم شنیدم محراب گفت: شما نیا🚷 من تنها می‌‌روم، کاوه گفت: من ام باید در عملیات باشم ... 🌺وقتی از قانع‌کردن کاوه ناامید شد گفت: اگر بیایی یک تیر💥 به پایت می‌زنم !! اینطوری حداقل زخمی می‌شوی ولی باز بینِ ما ، اما اگر بروی ...😔 این عشق و محبت تا زمان شهادت🌷 ادامه داشت ... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh