عباس یه روز اومد خونه و گفت: خانوم! باید خونه‌مون روعوض‌ کنیم، می‌خوام خونه‌مون رو بدیم به یکی از پرسنل نیروی هوایی که با هشت تا بچه توی یه خونۀ دو اتاقه زندگی می کنن، این خونه برای ما بزرگه، میدیم به اونا و خودمون میریم اونجا😊 اون بنده خدا وقتی فهمید فرمانده‌اش می‌خواد اینکار رو کنه قبول نکرد اما با اصرار عباس بالاخره پذیرفت و خونه مون رو باهاشون عوض کردیم☺️ #شهیدعباس_بابایی @shahidNazarzadeh