#طنز_جبهه 9⃣
💠شهردار
🔸گاهی میشد که آهی در بساط نداشتیم🍽، حتی قند برای چای خوردن. شب پنیر، صبح پنیر🧀ظهر چند خرما... در چنین شرایطی طبع شوخی بچهها گل میکرد و هر کس چیزی نثار شهر دارِِِِِِِِ ِ آن روز میکرد.
🔹اتفاقا یک روز که من شهردار بودم و گرسنگی به آنها فشار آورده بود، یکی گفت: «ای که دستت میرسد کاری بکن!»
🔸من هم بی درنگ مثل خودشان جواب دادم: «می رسد دستم ولیکن نیست کار... کف دست که مو ندارد، اگه خودمو میخورید بار بندازم!»😂😂
#لبخند_بزن_بسیجی 😁
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh