#خاطرات_شهید
#شهید_رسول_خلیلی🌷
💍انگشترهایی که برای خودش تهیه می کرد
معمولا با رکاب های خوبی بود، اما یکی دو
ماه بیشتر در انگشتش نمی دیدی. هر کدام از
دوستانش که خوشش می آمد به او می بخشید.
در مورد لباس هایش هم همین طور بود،
لباسی که امانت می داد، محال بود پس بگیرد.
💞برای عروسی دوستانش که می رفت محال
بود که دست خالی برود، مقید بود که حتما
هدیه ای تهیه کند و دوستان دیگرش را هم
مجاب می کرد که با هم یا یک سکه طلا بخرند
یا پاکت پولی را هدیه بدهند. می گفت اول
زندگیشان هست باید کمکشان کنیم...!!!
🗯 راوی: مادر بزرگوار شهید
کانال عݪــــمدآرآݩ ــعشق🇮🇷
@Shahid_Alamdar