روز آخر که می خواست برود سوریه ، آمد دیدنم ، دست انداختم دور گردنش و گفتم ، آقا محسن ! ، رفتنی شدیها ! ، یادت باشه حرم بی بی حضرت زینب که رفتی من رو دعا کن ، موقع برگشت هم یه دونه پرچم برام بیار. نگاهم کرد و گفت ، من دیگه بر نمی گردم. گفتم ، این حرفها چیه؟ تو بچه ی کوچیک داری ، حرف از نیامدن نزن. دستش را زد به گردنش و گفت ، این رو می بینی؟! ، گفتم ، خُب !! گفت ، بابِ بریدنه .... مدافع حرم 📕 حجت خدا 🌹 اللهم عجل لولیک الفرج...🌹 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ↙️⇚ کانال عَݪَمـــدآرِــعِـشق⇛ 🆔 @Shahid_Alamdar