🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
سید با دیدن آن وضعیت رو به من کرد و گفت: شما و زهرا در اینجا بمانید،
من الان برميگردم.😐
نگران شدم. پیش خودم گفتم نکنه با آن حال بیمار، دست به کاری بزند.😱
دیدم رفت جلو و با لبخند با آن جوانها سر صحبت را بازکرد.🤔
آنقدر آرام و منطقی برخورد کرد که آنها خودشان متوجه ناپسند بودن
کارشان شدند و سرشان را از خجالت پایین گرفتند.😇
@Shahid_Alamdar
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂