حاج حسین یکتا: یه زمانی مسابقه می‌دادیم با هم تو جهاد. تو زدن به میدون مینِ تا یواشکی لباس بقیه رو شستنُ، تا کار سخته رو از دست دیگران گرفتن که خودمون انجامش بدیم. صبح تا شب کار سخت بود و شب تا صبح می‌شد اشک و نماز شب. با کار سخت توی جنگ دلامون رقیق می‌شد. حالا ماییم و کارای رو زمین مونده که جز با کار جهادی جمع نمی‌شه ماییم و دلایی که باید رقیق شه. آقا میگه کشور به سامان نمی‌رسه جز با کار‌ جهادی. کار جهادی یعنی کاری که رو زمین مونده برا منه. کار جهادی یعنی از موانع عبور کردن. موانع کوچک رو بزرگ ندیدن و موانع بزرگ رو کوچک دیدن. کار جهادی یعنی خدمت. مسابقه خدمت به خلق کجاس الان؟ کار جهادی یعنی پای کار امام و انقلاب پایه باشی. مثل عبدالله بدویی تا مستشهدین بین یدیه بشی. کار جهادی یعمی قدماً و قلماً و مالاً و جاناً و اهلاً بیای تو میدون اینقدر پای کار و امام و انقلابت وایسی تا بخرنت و ببرنت. کار جهادی یعنی یه نفس بدویی تا برسی. کار جهادی یعنی استراحت بعد از شهادت.