💔
سخت ترین ، دردناک ترین و سوزناک ترین لحظات چمران..
سختترین لحظات زندگی من لحظاتى بود كه بهترین دوست مبارزم كه در كنارم ایستاده بود، یكباره بىجان و قطعه قطعه شده در برابرم به خاك مىافتاد كه گویى هیچگاه حیات نداشته است،
و دردناكترین لحظه هنگامى بود كه دوستان كرد و پاسدارم منقلب شده شیون مىكردند، و دیوانهوار خود را به هر
طرف مىزدند و من در حالىكه در قلبم مىجوشیدم و میخروشیدم باید آمرانه فرمان دهم كه كشتهها را جمع كنند و حتى به نزدیكترین دوستان منقلب شدهام سیلى بزنم و آنها را با زور و قدرت به كار وادارم،
و سوزناكترین لحظات عمرم هنگامى بود که همه روزنههاى امید بسته شدهبود، و عدهای از پاسداران تقاضاى بازگشت داشتند و كردهاى مؤمن به انقلاب با نگاهى دردناك به من مىنگریستند كه چگونه میخواهى ما را در دریاى مرگ رها كنى و بروى.
آنگاه با صداى قاطع به آنها مىگفتم: نه، اى دوستانم، من تصمیم قاطع گرفتهام كه همراه شما شهید شوم. من بازنمىگردم و من شما را تنها نمیگذارم.
📚خدایا به سوی تو می آیم (اختصاصی کانال شهید شو)
دستنوشته های
#شهید_مصطفی_چمران
#شهید_چمران
#شهید_دفاع_مقدس
💞
@shahiidsho💞