(84) 💟 ازدواج آسان دوست ندارم که بخواهم از خودم تعریف کنم ، اما می گویم که بقیه هم می توانند یاد بگیرند. در جریان ازدواج خودم در سال 61 مراسم ما فقط یک مجلس عقد بود در منزل خودمان . به جای کرایه لباس گران یک پیراهن سفید معمولی گرفتم که هنوز بعد از 36 سال آن را دارم . جشن هم نگرفتیم و خیلی ساده به منزل مادر شوهر آمدیم . دو سال در یک اتاق در کنار و دو برادر شوهر و یک خواهر شوهر زندگی کردیم تا بعد پدرم منزلی را تهیه کردند و ما به طور موقت آن جا رفتیم . بعد از چند سال مادر شوهرم به رحمت خدا رفتند و چون برادرم می خواست ازدواج کند من دوباره به منزل مادر شوهرم باز گشتم . در این مدت به لطف خدا خواهر شوهرم نیز ازدواج کرد و بعد از آن به فاصله کمی دو برادر شوهرم . از آنجا که همسرم مرد لایقی بود و هست خودم را هم به او بخشیدم . به لطف خدا سختی های زندگی که با فراز و نشیب فراوان همراه بود تمام شد و ما هم توانستیم با جویی آپارتمان کوچکی خریداری کنیم ، که هنوز هم در همان جا هستیم . زندگی ما باعث شد که یکی از دختر خاله هایم مثل من زندگی خود را با یک مراسم عقد ساده برگزار کند . و بخشیدن مهریه هم باعث شد خواهرانم از من یاد بگیرند و مهریه خود را ببخشند .اینها را نگفتم که جایی از من تعریف شود ، فقط گفتم که می شود پا روی گذاشت و ببینیم رضایت خدا در کجاست ؟ و به راستی رضایت امام زمان علیه السلام در کجاست ؟ به نظر من یکی از مشکلات جامعه ما این است که شرع و عرف را با هم در آمیخته اند . اینکه اغلب خانواده های دختر می گویند فلانی به اسم مذهبی آمد و بعد فلان برخورد را کرد ، یا بر عکس خانواده های پسر با صداقت جلو می روند و خانواده های دختر طبق نظر خودشان و بدون نظر شرع عمل می کنند ، به خاطر همین مسائل است . 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 ✅ شاخه نبات: 🔵 انتخاب همسر را سخت بگیرید، ولی ازدواج را آسان🌹 🌺 @shakhehnabat