(85) 💟 ازدواج آسان بابی انت و امی ونفسی یا بقیه الله: سلام و تشکر فراوان بابت نکات خیلی خوب کانال می خواستم خاطره ازدواج اولم رو براتون بگم . از اونجا که ازدواج پسر کوچکترم با مشکلات زیادی روبرو شد ، پسر اولش راضی نمی شد ، بعد هم که راضی شد خیلی با احتیاط عمل کرد. راستش وقتی یکی از دوستان ، اون خانم رو به من معرفی کرد ، قرار شد برم محل کارش که دانشگاه بود و تدریس می کرد ، او را از نزدیک ببینم . اتفاقا یک روز موفق شدم و رفتم سر کلاس ایشون . وقتی قرار شد مشخصات دختر خانم رو به پسرم بگم ، گفتم بریم منزل شون تا خودت ببینی و انتخاب کنی . دوست نداشتم ذهنیت پسرم رو خراب کنم ، چون به هر حال این زندگی مال او بود و او باید انتخاب می کرد . بعد از قرار مدار های اولیه پسرم ایشون رو پسندید و گفت مامان دختر خوبی هست. من هم گفتم خدا رو شکر که ذهنیت تو رو به هم نزدم . در جلسات گفتگو کمی مشکل پیش آمد و خانواده دختر خانم جواب شان شد .اما دختر خانم که خیلی زیرک بود از طریق استاد شون با پسر من تماس گرفتند و گفتند یک بار دیگر شما برای گفتگو اقدام کنید . و واقعا ایشون چون دختر خیلی خوبی بودن من هم سر عقد سفر عمره مفرده خودم رو به ایشون هدیه کردم 😊 بعد از یه مدتی که می خواستیم قرار عروسی بگذاریم شوهر خاله عروس خانم به رحمت خدا رفتند. 😔 ما برای اینکه کار بچه ها عقب نیفته با خانواده عروس خانم صحبت کردیم و گفتیم اگر اجازه بدهند بجای جشن و مراسم عروسی بچه‌ها رو بفرستیم . خوشبختانه خانواده محترم شون قبول کردن ولی قبل از اون عروس خانم گفتن من دوست دارم یه آلبوم عکس داشته باشم. ما هم خیلی سریع کار ها رو ردیف کردیم و بچه ها رو برای زیارت عتبات راهی کردیم. انشاءالله که خانواده های دختر و پسر بتونن با هم کنار بیان و اجازه ندن به خاطر یک سری مسائل ازدواج بچه‌ها به عقب بیفته. هر کس هر کار خیری انجام بده با خدا معامله می کنه و خدا از جای دیگری حتما براش جبران می کنه . به امید خوشبختی همه جوانان 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 ✅ شاخه نبات: 🔵 پدر و مادرها، ببینید چقدر قشنگ با سنت‌های مثل اول ازدواج بزرگتر، عروسی پر خرج، مهریه های عجیب و... مبارزه کردن و موجب سرو سامان گرفتن بچه‌هاشون شدن. 🌺 @shakhehnabat