🍔🍔غذای با برکت مادر سفره را پهن کرد و گفت: بیایید ناهار بخوریم. امروز عدس پلو داریم. رضا و خواهرش زهرا به طرف سفره دویدند و هر کدام در یک گوشه سفره نشستند. معلوم بود که خیلی گرسنه اند. مادر قابلمه را برداشت و به طرف سفره آمد. بعد هم شروع به کشیدن غذا کرد. رضا و زهرا یادشان نبود که بسم الله بگویند اما مادر یادش بود. او خیلی آرام گفت: بسم الله الرحمن الرحیم. رضا و زهرا لبخندی زدند و آنها هم بسم الله گفتند. 😇😇ما فرشته ها بسم الله گفتن آنها را شندیدم و برای شان دعا کردیم. همیشه وقتی سفره ای پهن می شود ما فرشته ها کنار آن سفره می رویم. اگر آدم های سر سفره بسم الله بگویند ما به آنها می گوییم: خدا به غذای شما برکت بدهد.🧚‍♀️🧚‍♀️ بعد هم به شیطان می گوییم: برو بیرون ای نابکار. 👹 ✍🏼ما فرشته ها/غلامرضا حیدری ابهری/ نشرجمال 🆔 @ShamimeOfoq