‍ باز هم دلهره دارم  نکند دیر کنی مثلِ هربار مرا خسته و دلگیر کنی  نکند باز نیایی سر وعده سر وقت ودوباره گله از قسمت وتقدیر کنی بی تومن ازهمه ی ثانیه هادلگیرم نکندپُشتِ همین ثانیه هاگیر کنی نکندقصدِ تو آزردنِ من باشدوُ بس که مرا بیشتر از زندگی اَم سیرکنی؟ گله ای نیست به اینکارِ توعادت دارم نکند دردِ دلم  را  "گله"  تعبیر  کنی؟   شده صدسالِ دگر منتظرت می مانم توبیا...گرچه که صدسالِ دگر دیر کنی