یاد من کن، یاد من زهر هلاهل نیست چشم هایم قاصدمهر است، قاتل نیست خاطرت باشد که بر ما روزگاری رفت نازنین! آرام، این دل دیگر آن دل نیست آه! این اندوه مثل کوه می ماند کوه کندن مثل کندن از تو مشکل نیست گفته بودم شوق در آغوش میمیرد مقصد یک موج بازیگوش، ساحل نیست گفته بودم عشق، یعنی رنج، یادم رفت هم کلام آدم دیوانه عاقل نیست می نشینم سر به روی شانه ام بگذار مرد، بی غم، زن بدون گریه کامل نیست