اگر غم داری، خدا خریدار است!
✍ #سید_علی_اکبر_موسوی
مردمِ جان! جانِ مردم، نگران باشید؛ بگذارید قلب‌تان تندتند بتپد! اگر بی‌قرار شدید، حواس خود را پرت نکنید! بگذارید بی‌قراری تمام وجودتان را فرا بگیرد. ترس دارد! واقعاً سر کار آمدن دولتی که نه برنامه‌ای برای مشکلات دارد و نه هیچ راه‌حلی، ترس دارد. باید دل‌مان برای مردمی بسوزد که آرامش زندگی خود را در سال‌های سیاه بی‌تدبیری و ناامیدی از دست داده‌اند. یعنی خود ما!
من خود چقدر دوست و همکار دارم که پیش‌تر، من از آنان دین و مذهب می‌آموختم. اما امروز دیگر، عطر دین و مذهب نه از کلام‌شان استشمام می‌شود و نه از رفتار و اندیشه‌شان. به‌معنای واقعی کلمه «بریده‌اند!» حق هم دارند! آن قدر وعده شنیدند و بدقولی دیدند که همه چیز را دروغ می‌دانند! در هنگام انتخاب، رأی‌شان را این جماعت هزارچهره با احترام پذیرا بودند؛ اما همین که درازگوش‌شان از پل گذشت، به ریش این بی‌نوایان خندیدند! به اطرافیانم که فکر می‌کنم، می‌ترسم همین‌ها را هم از دست بدهم! با خود می‌گویم اگر دوباره همان جماعت بیایند و زندگی مردم را گروگان بگیرند، دوباره دروغ بگویند، دوباره مردم را رعایای خود بپندارند و سواری بگیرند، همین چند نفر را هم از دست خواهم داد. حتی شاید خودم را!
اگر نگران شدید که مطمئن هستم که هستید، نگران بمانید! بزرگی می‌فرمود همین نگرانی‌ها از سوی مؤمن منشأ اثر است. همین غم‌ها و غصه‌ها، همین تپش‌های قلب در سینه‌های تنگ خریدار دارد؛ خدا می‌خرد! تا به حال جامعه ایمانی را این‌چنین در تکاپو دیده بودید؟ هر بار که این‌طور بی‌قرار شده‌ایم، خورشید درخشانی طلوع کرده است! آخ که چقدر دل‌مان برای تماشای یک طلوع درخشان دیگر لک زده؟
این را در پیشگاه شما به خدا می‌گویم تا اشکی که گوشه چشم‌مان جمع شده، روی گونه‌مان سُر بخورد و بغضی که این روزها در گلو داریم، راحت بترکد! ای خدای قادر و متعال؛ ای که قلب‌ها در ید قدرت توست! تو خود شاهد بودی که آن شب که بدن سوخته رییس‌جمهورمان گم شده بود، همه ما چقدر گریستیم؟! چقدر کام‌مان تلخ بود؟! ما درباره تو چنین نمی‌پنداریم که کام تلخ‌شده ما را تلخ‌تر کنی و برای بغض‌های ما چاره‌ای نکنی! ما را به تو امید بسیار است؛ نومیدمان مفرما!
■ @ShiaTowhid