روایت خر پف شهید
صحبت از شهادت و جدایی بود و اینکه بعضی جنازه ها زیر آتش می مانند و یا به نحوی شهید می شوند که قابل شناسایی نیستند هر کس از خود نشانه ای می داد تا شناسایی جنازه ممکن باشد یکی گفت:« دست راست من این انگشتری است.»
دیگری می گفت:« من تسبیحم را دور گردنم می اندازم.»
نشانه ای که یکی از بچهها داد برای ما بسیار جالب بود.
او گفت:« من در خواب خر پف می کنم پس اگر شهیدی را دیدید که خر پف می کند
شک نکنید که خودم هستم:»
#شھیدانہ