📳🈶🈚️🈸🈺🈷✴️🆚📳🈶🈚️🈸 🛑《مستند داستانی أمنیتی حیفا》 🖋حجه الاسلام محمد رضا حدادپور جهرمی 👁‍🗨قسمت سی ام 🔴 [صحبت های اعتقادی و مبنایی خاصی در اون فضا مطرح شده و بعضیاش در لب تاپ یعکوف موجوده که نشون میده اسرائیلی ها در حال تعریف و نهادینه کردن تفسیری از اسلام به نام «صهیونیزم اسلامی» هستند که مبانی توحید و خلافتش را به صورت تلگرافی و مختصر دئر قسمت های قبل به سمع و نظر شما رسید. اصل دشمنی آنها با اسلام ناب و اهل سنت و شیعیان وارد مرحله جدیدی شده که ... اجازه بدید دنباله روش آنها را از زبان گزارش یعکوف بشنوید] 🔵 سند M ▪️قربان! در وضعیت خوبی بودیم... تا اینکه حفصه پیشنهاد عجیبی داد که در تصمیم گیری آن دچار سردرگمی شده ام... چون اوضاع و احوال عقیدتی و فکری ابوبکر و ابومحمد خوب پیش میرفت و حتی علاوه بر مباحث توحید و خلافت، کم کم نصف قرآن، یعنی حدودا 15 جزء را با تشویقات حفصه و روش های مدرن حفظ قرآن، در طول کمتر از 40 روز حفظ کرده اند... ▫️حفصه دیشب که آن دو نفر خواب بودند، در وقت نماز شبش مدام این آیه را می خواند: «يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ وَ أُمِّهِ وَ أَبِيهِ وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنِيه‏...» باحالتی میخواند که فهمیدم به خاطر ترس از خدا و قیامت نیست... فهمیدم که در حال انتقال پیامی به من است که باید بیشتر دقت کنم... 🔺پیام او دارای این کلید واژگان بود: فرار، انسان، برادر، مادر، پدر، دوست، فرزند... 🔻به راحتی فهمیدم که تقاضایش اینگونه است: باید زمینه فرار یا رفتن آنها از این زندان به صورت محدود فراهم شود... باید آنها به خانواده هایشان برگردند و مدتی با آنها زندگی کنند... یعنی همان طرح «استقرار موقت در محیط هدف» که سبب می شود مدتی آن دو نفر در شهر و دیار و خانواده خود زندگی کنند تا بهتر بتوانند به مطالب القا شده در طول این مدت فکر کنند و زمینه فهم و درک مطالب آینده در آنها به وجود بیاید... ▪️طرح بدی نیست و میتوان اجرا کرد اما قرار ما الان نبود... بلکه فکر میکنم حفصه اندکی زود اقدام به این طرح کرده... چرا که معمولا زمانی این طرح مطرح می شود که حداقل بعضی مبانی سیاسی هم برای افراد مورد هدف جا افتاده باشد! اما هنوز ابوبکر و ابو محمد ... تکلیف چیست؟ لطفا تعیین تکلیف فرمایید. برج ساعت 9... امضاء 🔴 سند 245 : «محرمانه» تاریخ: محفوظ از: اداره متساوا-بخش ضد تروریسم به: مامور یعکوف 🔺من حرفی ندارم... لابد لازم است که حیفا این تقاضا را کرده... چرا که این تقاضای بی سابقه ای هم نیست... قبلا هم از این مدل تقاضاها از طرف ماموران دیگرمان درباره اشخاص مورد هدفشان داشته ایم... اشکال ندارد... فقط توجه داشته باشید که باید تحت نظر باشند... تدابیر امنیتی به صورت کامل رعایت شود... امضاء ⚪️ سند N 🔺چشم قربان! شرایط خروج آنها از ابوغریب را فراهم میکنم. حفصه را به بهانه بازجویی از سلولش بیرون آوردم و حدودا 30 دقیقه با هم صحبت کردیم. طرحش را کاملا برایم توضیح داد... همان چیزی بود که شما هم گفتید... اما حرف دیگری زد که باز هم تصمیم گیری برایم مشکل شد... حفصه گفت: 👈 «آنها باید نتیجه آموزش هایشان را در اطرافیانشان ببینند... باید مدتی به آنها مهلت داد تا بفهمند که چقدر بین آنها و اطرافیانشان تفاوت است... چقدر اطرافیانشان در کفر و اشتباه و انحراف به سر میبرند... باید بدانند که آن دو نفر، برگزیدگانی هستند که باید اُمتشان را نجات بدهند... باید ... اما من هم باید با یکی از آنها بروم‼️‼️ ... من باید با ابومحمد بروم... چون ابوبکر را حتی اگر کنترل هم نکنیم راه خودش را میرود هرچند نیاز به کنترل امنیتی دارد... اما ابومحمد... از اولش هم ماموریت من ابومحمد بود... من باید با ابومحمد به بیرون از ابوغریب بروم و زندگی با ابومحمد را در خارج از ابوغریب تجربه کنم... با اینکه ابوبکر پس از طلاق از همسرش، با والدین و خانواده پدری اش زندگی میکند و ابومحمد زن و فرزند دارد‼️‼️ من مامور ابوبکر نیستم هرچند شرایط تنهاییش آماده تر است اما من باید به ابومحمد نفوذ بیشتری کنم... پس ترتیبی بده که من هم با ابومحمد باشم...‼️‼️» 😳قربان! باز هم گیج هستم و حفصه هر روز تقاضاها و حرفهایی میزند که تصمیم گیری درباره آنها برای من سخت است. حفصه میخواهد با ابومحمد برود‼️ چه کنم؟ برج ساعت 9ونیم... امضاء 🖋ادامه دارد... @ShohadayEAmniat 📳🈶🈚️🈸🈺🈷✴️🆚📳🈶🈚️🈸