🍂 🔻 3⃣2⃣ سردار علی ناصری در آغاز، از زحمات علی هاشمی و دیگر مسئولان قرارگاه نصرت تشکر و قدردانی کرد. حرفهایی هم درباره روند جنگ و مسائل و مشکلات پیش آمده زد و سرانجام چنین گفت: «بعضی از شما از کار چند ماهه خسته شده اید و بعضی ها هم شاید کار را ول کرده و رفته اند. من نمی توانم همه مسائل را به شما بگویم؛ اما این را به شما نوید می دهم که روزی تمام زحمت های شما ثمر خواهد داد و خستگی ها از تنتان در خواهد آمد. من شما را درک می کنم. شما روحیات حماسی دارید، روحیات ایثار دارید، دوست دارید تو خط باشید و در عملیاتها شرکت بکنید. صدای گلوله و خمپاره برای شما دلنواز است. دوست دارید روزی چند بار شلیک کنید و گلوله های دشمن کنارتان منفجر شود. گلوله ها، شما را به خدا نزدیک می کند. این حالت های شما را درک می کنم؛ اما حضورتان در این قرارگاه و در کار شناسایی هور اگر بیشتر از حضورتان در عملیاتها ثواب نداشته باشد، کمتر هم ندارد؛ با این تفاوت که شما در محیطی آرام و ساکت و به دور از هرگونه ریا کار و تلاش و مجاهده می کنید. امید داشته باشید و یأس به خودتان راه ندهید و کار را با دلگرمی به پیش ببرید.» بچه ها تکبیر گفتند و همین چند جمله خیلی در بالا رفتن روحیه ها مؤثر واقع شد و امید تازه ای در دل بچه ها رویاند. همان روز یا کمی بعد هم یکی یک رادیوی کوچک و قرآن ترجمه دار از طرف آقا محسن به بچه ها داده شد. تا مدتها آن رادیو را بچه ها «رادیو آقا محسن» می نامیدند. لوحی نیز به ما تقدیم کردند که حاوی متن جالبی بود. پیگیر باشید چه زیباست خاطرات مردانی که پروای نام ندارند ودر کف گمنامی خویش ماوا گرفتن وسلام درود بر سربازان گمنام امام زمان(عج) رمان وحکایات وخاطرات شهدا https://eitaa.com/joinchat/475201730C58eeef74ec @ShohadayEAmniat https://eitaa.com/ShohadayEAmniat