••⚜•• یڪ روز در ایام تحصیل در نجف‌اشرف، پس از اقامه‌ۍنماز پشتِ‌سر دیدم ڪه ایشان شدیداً دارند گریه می‌کنند و شانه‌هایشان از شدت گریه تڪان می‌خورد! رفتم پیش آیت الله مدنی و گفتم: ببخشید، اتفاقی افتاده ڪه این طورشما به گریه افتاده‌اید؟ ایشان فرمودند: یڪ لحظه، را دیدم ڪه به پشت‌سرِ من اشاره نموده و فرمودند: آقاۍ مدنی، نگاه ڪن! من بعداز ، سریع می‌روند دنبال ڪارخودشان و هیچکدام برای من دعا نمی‌کنند. انگار نه انگار ڪه امام زمانشان غایب است! و من از این گلایه امام‌زمان(عج) به گریه افتادم ...! [ ] @shohadaye_khoy