قسم بر پرتو نوری که از نوک قلم خیزد و بر «نون یسطرونی »که سیاهی را بهم ریزد به قرآنی که با نور قلم شد معجز خلقت که با اعجاز او عالم بقایی از عدم گیرد ز جادویش مشو غافل ،خمیده زیر بار غم! که شاعر با قلم بنیاد و طرح غم براندازد به کشتی نجات اهل عشق و معرفت رو کن که در دریا ز عشق و معرفت شاعر بَلَم سازد بهشت آراسته با حوریان پاک و سیمین تن نهال عشق را عالِم به هر کتم عدم کارد شود گلخن تمام گلشن هستی اگر عالِم عنان نفس دون را در مصاف هر رجم بازد بر همه ی عزیزان اهل قلم مبارک ✍نیره-جهانشاهی بم بروات