👆این دختر «نادیا مراد» است؛ از اقلیت دینی ایزدی و از اهالی روستای کوجو در سنجار استان موصل عراق. داعش او و همه دختران روستایش را به اسارت می‌گیرد و از آنها به عنوان برده‌ی ج... استفاده می‌کند. نادیا از دست داعش فرار می‌کند و خاطراتش را در کتاب«آخرین دختر» می‌نویسد. چندماه پیش خواندمش و می‌دانی کدام قسمت برای من از همه دردناک‌تر بود؟ اینکه تمام مردان روستای کوچک آن‌ها مسلح بوده‌اند و در خانه تفنگ داشته‌اند، اما وقتی داعش به نزدیکی آنها می‌رسد، تصمیم می‌گیرند که جنگ نکنند و سلاحشان را به داعش تحویل دهند تا در تله‌ی تنش نیفتند و بتوانند در صلح و آرامش زندگی کنند! آنها این‌قدر به این خیال خودشان اطمینان داشتند که وقتی چندین هفته داعش در روستای آنها مستقر بوده حتی یک تیر به سمت آنها شلیک نکردند و سرانجام در یک صبح تا شب تمام اتفاقاتی که نباید، می‌افتد. مردان را می‌کشند و زنان و دختران را به بردگی می‌برند. نادیا مراد در چنگال داعش دو دفعه اقدام به فرار می‌کند که دفعه اول موفق نمی‌شود و صاحبش به عنوان مجازات به تمام نگهبانان و سربازان موجود در خانه اجازه می‌دهد تا... این سرنوشت ناموس کسانی است که در برابر دشمن سر فرود می‌آورند. 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃 @SofreFarhangiReyhane