📙وقتی کتاب‌ها درهای زندان را گشودند 📚 چندین سال قبل که توفیق داشتم به عنوان مشاور زندان لنگرود فعالیت کنم، تصمیم گرفتم طرحی رو به عنوان «کتاب‌درمانی» بین زندانیان اجرا کردم. در ابتدا، یک کار تشریفاتی تلقی می‌شد که از سر ناچاری برای اوقات فراغت مددجویان انجام شده، اما با ایمان به قدرت کتاب‌ها و تأثیر مثبتشون بر ذهن و رفتار انسان‌ها، کار رو ادامه دادم. می‌خواستم با کمک کتاب‌ها، بهشون فرصتی بدم تا از دنیای محدود زندان فراتر برن و به دنیای جدیدی از افکار و ایده‌ها دست پیدا کنند. اول از همه، نیازسنجی کردم و با کمک ارشاد استان، کتاب‌های مناسبی که هم الهام‌بخش باشند و هم ساده و جذاب جمع‌آوری کردم. کتابخانه کوچکی شکل گرفت و فرایند امانت کتاب شروع شد. خیلی زود از تعداد درخواست‌های کتاب از سوی مددجویان متوجه شدم که تیر طرح به هدف خورده و مخاطبان خودشو پیدا کرده. یادم هست مددجویان در نوبت می‌ماندند برای مجموعه ارزشمند «شما عظیم‌تر از آن هستید که می‌اندیشید» از مسعود لعلی. آنقدر برخی کتاب‌ها دست به دست چرخیده بود که رنگ کاغذهایش زرد شده بود. «علیرضا ز» یکی از مددجویانم بهم گفت که مطالعه کتاب‌ «بهشت یا جهنم؛ انتخاب با شماست» بهش کمک کرده تا به زندگی از زاویه‌ای جدید نگاه کنه و سیگار رو ترک کنه. وای باورنکردنی بود شگفت‌انگیز بود. «حمید الف» رابط کتابخانه بود و هر بار که برای آوردن و بردن کتاب‌ها برای بچه‌ها مراجعه می‌کرد، از اشتیاقشون گزارش می‌داد و با هم ذوق می‌کردیم. این تجربه برای خود من هم درس‌های زیادی داشت. از جمله آنکه کتاب بخونی، خلاف نمی‌کنی! کتاب بخونی، حالت خوب میشه، اخلاقت خوب میشه! حیف که کتاب‌ها محدود بود و بعد از من ادامه پیدا نکرد. ✍️دکتر عبدالله عمادی 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃 @SofreFarhangiReyhane