۲. این تمثیل در سیاق آیات سوره که نفی عبودیت غیر خداوند و اثبات عبادت خالصانه او را دارد، به در تشکیلات اشاره می کند. یعنی اگر رای و نظر افراد بر اساس هوای نفس حاکم بر تشکیلات شد، عامل و خواهد شد. و راه عبور از این اختلاف حاکم کردن امر خداوند و عمل به تکلیف عبودی است. لذا در آیه دیگری در مقابل تبعیت مشرکانه از ارباب متفرق، خداوند واحد را معرفی می فرماید: "ءَأَرْبَابٌ مُّتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ أَمِ ٱللَّهُ ٱلْوَٰحِدُ ٱلْقَهَّارُ" (یوسف ۳۹) ۳. این تمثیل بیان آیه شریفه دوم این سوره است که می فرماید: "ٱلَّذِينَ ٱتَّخَذُوا۟ مِن دُونِهِۦٓ أَوْلِيَآءَ مَا نَعْبُدُهُمْ إِلاَّ لِيُقَرِّبُونَآ إِلَی ٱللَّهِ زُلْفَیٰٓ إِنَّ ٱللَّهَ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فِی مَا هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ.." (زمر؛ ۲) کسانی که اولیائی غیر از خداوند برمی گزینند آنها را عبادت نمی کنند مگر به امید تقرب به خدا.. در حالیکه زهی خیال باطل! آنها چون در مسیر نیستند، اختلاف می کنند و خداوند بین آنها حکم می کند.. پس عامل ، که در تمثیل آیه شریفه تعبیر به پذیرش اولیاء متشاکس شده، اتخاذ ولایت من دون الله بیان شده است. ۴. نکته مهم این دو آیه شریفه این است که پذیرش را عبادت غیر خدا می داند. عبادت مشرکانه ای به خیال تقرب به خداوند! تبعیت از رهبری غیر دینی عبادت غیر خدا و شرک است و این منافی عبادت خالصانه خداوند است که مورد تاکید این سوره است و گاهی این شرک نوعی است! در ذیل آیه شریفه: "ٱتَّخَذُوٓا۟ أَحْبَارَهُمْ وَ رُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِّن دُونِ ٱلله" (توبه؛ ۳۱) آمده است که: "لَم يَكُونُوا يَعْبُدُونَهُمْ وَ لَكِنْ كَانُوا إِذَا أَحَلُّوا لَهُمْ أَشْيَاءَ اِسْتَحَلُّوهَا وَ إِذَا حَرَّمُوا عَلَيْهِمْ حَرَّمُوهَا" (وسایل الشیهه ج ۲۷، ص۱۳۴) آنها رهبرانشان را نمی پرستیدند اما چون رهبران دینی آنها تفسیر به رای و اجتهاد به رای می کردند و امر و نهی و حلال و حرامی که می کردند مورد تبعیت واقع می شد، در واقع غیر خدا را رب خود قرار داده بودند! 🔸 در روایات هم آمده است که: "مَنْ أَصْغَى إِلَى نَاطِقٍ فَقَدْ عَبَدَهُ فَإِنْ كَانَ اَلنَّاطِقُ عَنِ اَللَّهِ فَقَدْ عَبَدَ اَللَّهَ وَ إِنْ كَانَ اَلنَّاطِقُ عَنْ إِبْلِيسَ، فَقَدْ عَبَدَ إِبْلِيسَ" (وسایل الشیعه، ج ۲۷، ص ۱۲۸) یعنی اگر کسی از کلام و نطق دیگری پیروی کند حقیقتا او را عبادت کرده است. حال اگر خود آن گوینده بنده خدا باشد بندگی او بندگی خداست و اگر فرد ناطق بنده و باشد تبعیت از سخن او و بندگی او است. 🔸 پس اگر در بدون نگاه اجتهادی درست، و صرافا با یک ذوق غیر مستند دینی، یک حکمی به دین نسبت داده شد، مثلا بدون توجه به روش صحیح استنباط از منابع دینی در یک حاکم شد، این و عبادت غیر خداست. 🔸 این مساله لزوم حضور مجتهد با تقوای دینی در و یا چنین فردی از دور یا حداقل حاکمیت اندیشه صحیح و اجتهادی یک بر تشکیلات را واضح می سازد! بله | ایتا | تلگرام | روبیکا | اینستاگرام | تارنما 🌐 www.Karavani.ir |