💢 همین یک روز کافی بود تا همه جهان از ما روی برگرداند - ۱
✍ فرانسیس فوکویاما، نیویورک تایمز
🔻 حمله ششم ژانویه ۲٠۲۱ به کنگره آمریکا علاوه بر آثار داخلی، تاثیر بین المللی بزرگی هم داشته است و حاکی از کاهش چشمگیر قدرت و نفوذ جهانی آمریکاست.
🔻 این حمله اراذل و اوباش (به کنگره) که از دونالد ترامپ، رئیس جمهور وقت الهام گرفته بودند، سابقه ای شوم را در سیاست آمریکا رقم زد. آمریکا از زمان جنگ داخلی در این کشور در انتقال صلح آمیز قدرت شکست نخورده بود، و هیچ نامزد قبلی با قصد خاص، نتایج یک انتخابات را با وجود شواهد گسترده دال بر آزاد و عادلانه بودن آن زیر سؤال نبرده بود.
🔻 رویداد ششم ژانویه همچنان در سیاست آمریکا بازتاب دارد. اما این تاثیر فقط داخلی نیست. این رویداد تاثیر بین المللی بزرگی هم داشته است و حاکی از کاهش چشمگیر قدرت و نفوذ جهانی آمریکاست.
🔻 رویداد ششم ژانویه را باید با توجه به پیشینه بحران جهانی گسترده تر لیبرال دموکراسی بررسی کرد. بر اساس گزارش سال ۲٠۲۱ سازمان فریدِم هاس درباره «آزادی در جهان»، دموکراسی برای ۱۵ سال پیاپی رو به افول بوده و با برخی از بزرگترین پسرفت ها را در دو دموکراسی از بزرگترین دموکراسی های جهان، یعنی آمریکا و هند همراه بوده است. از زمان انتشار آن گزارش، در میانمار، تونس و سودان کودتا شد؛ یعنی همان کشورهایی که پیش از آن گام های دلگرم کننده ای در جهت دموکراسی برداشته بودند.
🔻 جهان از نظر تعداد دموکراسی ها گسترش عظیمی یافته بود، و تعداد دموکراسی ها از حدود ۳۵ مورد در اوایل دهه ۱۹۷٠ به بیش از ۱۱٠ مورد تا زمان بحران مالی ۲٠٠۸ رسیده بود. آمریکا در آنچه «موج سوم» دموکراسی سازی نام گرفت، تعیین کننده بود. آمریکا امنیت متحدان دموکراتیک در اروپا و شرق آسیا را تامین می کرد، و در راس اقتصاد جهانی بیش از پیش منسجمی بود که در همان دوره بازدهی اش چهار برابر شد.
🔻 اما زیربنای دموکراسی جهانی، موفقیت و پایداری دموکراسی در خود آمریکا بود؛ چیزی که جوزف نای، دانشمند سیاسی آن را «قدرت نرم» می نامد. مردم سراسر جهان برای آمریکا به عنوان الگویی احترام قائل بودند که می خواستند از آن تقلید کنند، از دانشجویان در میدان تیانامن (در پکن) در سال ۱۹۸۹ گرفته تا معترضانی که در دهه های بعد «انقلاب های رنگی» را در اروپا و خاورمیانه هدایت کردند.
🔻 افول دموکراسی در جهان ناشی از عوامل پیچیده ای است. خیلی ها از جهانی سازی و تغییر اقتصادی عقب مانده اند، و شکاف فرهنگی عظیمی بین متخصصان تحصیلکرده ساکن شهرهای بزرگ و افرادی ایجاد شده است که در شهرهای کوچک تر با ارزش های سنتی تر زندگی می کنند. پیدایش اینترنت موجب تضعیف کنترل نخبگان بر اطلاعات شده است؛ ما همواره بر سر ارزش ها اختلاف نظر داشته ایم، اما اکنون در دنیاهای واقعی جداگانه ای زندگی می کنیم. همچنین تمایل به حفظ شان و منزلت انسانی همواره قدرتمندتر از نفع اقتصادی است.
🔻 برای همین است که جهان امروز بسیار متفاوت از حدود ۳٠ سال پیش که شوروی دچار فروپاشی شد، به نظر می رسد. اینها دو عامل اساسی است که من در آن زمان کم اهمیت شمردم: نخست، دشوار بودن برقراری دموکراسی و نیز ایجاد یک کشور پیشرفته، منصف و غیر فاسد (سالم)؛ و دوم، امکان انحطاط سیاسی در دموکراسی های پیشرفته.
🔻 الگوی آمریکایی مدتی است که رو به انحطاط بوده است. سیاست این کشور از اواسط دهه ۱۹۹٠ بیش از پیش دوقطبی شده و در معرض وقفه مستمر بوده است، که این کشور را از انجام وظایف اساسی دولت همچون تصویب بودجه بازداشته است. مشکلات مشخصی در نهادهای آمریکایی وجود داشت- (از جمله) نفوذ پول در سیاست، آثار نظام رای گیری که به طور فزاینده ای از انتخاب دموکراتیک فاصله گرفت-، با این همه به نظر می رسید کشور قادر به اصلاح خود نیست. دوره های پیشین بحران همچون جنگ داخلی و رکود بزرگ، رهبران دوراندیش و نهاد ساز را به وجود آورد؛ نه مثل دهه های نخست قرن ۲۱ که سیاستگذاران آمریکایی در راس دو فاجعه - جنگ عراق و بحران مالی (مسکن)- قرار داشتند و پس از آنکه که شاهد بروز عوام فریبی کوته بینانه و تحریک جنبش پوپولیست خشمگین بودیم.
ادامه در پست بعدی...
🌐 اخبار استراتژیک
📡
@StrategicNews_ir