💢 هاآرتز: چرا عید 'پسح' یک داستان استعماری است؟
✍️ سید آریا مرتضوی
(عید پسح یا فسح، عید رهایی قوم بنیاسرائیل از چنگ فرعون).
🔻 از نگاه بسیاری، مهاجرت بنیاسرائیل از مصر (Exodus) یکی از باشکوهترین روایتهای آزادی است که تا به حال ثبت شده. درحالی که بسیاری از اساطیر باستانی پر از ستایش فتوحات و پادشاهان قدرتمند هستند، داستان مهاجرت از مصر در مورد گروهی از بردگان محروم است. به این ترتیب، بعضیها پیروزی بر فرعون را به عنوان اولین انقلاب تاریخ و الهامبخش انقلابهای پس از آن میدانند.
🔻 اما ادوارد سعید، اندیشمند فلسطینی در مقالهای که در سال ۱۹۸۶ در پاسخ به کتاب "مهاجرت بنیاسرائیل و انقلاب" از میکاییل والزر Mickael Walzer نوشت، داستان مهاجرت را از دید مردمی که در سرزمین کنعان زندگی میکردند، روایت کرد. او معتقد بود که این داستان یک جنبه تاریک هم دارد؛ اگر مهاجرت از مصر انقلاب است، اما المانهایی (عناصری) از ظلم هم دارد. ظلم به آنهایی که گوساله طلایی Golden calf میپرستیدند، به آن "مردم شوربخت (ساکن در سرزمین موعود) که طبق تعریف قوم برگزیده نبودند". متن این مهاجرت به یهودیان پیروز دستور میدهد که بدون ترحم با دشمنان خود رفتار کنند. رویکرد اساسی این است: "از شر بومیها خلاص شو". از نظر او، استقلال یک ملت (در جنبش صهیونیزم) به قیمت قربانی شدن دیگر ملتها تمام شده.
🔻 داستان مهاجرت به واقع یک افسانه سیاسی مثبت بود، اگر که موسی از فرعون میخواست که حقوقی برابر با آنهایی که خدایان هروس Horus و سِت Seth میپرستیدند، اعطا کند. سناریوی دیگر میتوانست این طور تصور شود که این بردگان و نوادگانشان در پادشاهی (سرزمین) دیگر مثل بابلیها و یا هیتتها Hittite ادغام شوند اما این چیزی نیست که اتفاق افتاده باشد.
اسرائیلیها سفری را شروع کردند که سرشار از جنگ و کشتار بود که به هرکسی که سد راهشان میشد مرگ را تحمیل میکرد.
🔻 استعمار اسکان (settler colinialism) نوعی از استیلای استعماری است که انجامدهندگان آن نمیخواهند بر محلیها حکم برانند (مثل استعمار بریتانیا در هند) بلکه بیشتر به دنبال جابجایی (بیرون کردن) بومیان و تحت کنترل گرفتن زمینهای آنان است. در بیشتر موارد، ساکنشوندگان خود را از سرزمین مادری جدا میکنند تا یک سرزمین مستقل، اما بر اساس آواره کردن بومیان، یا در بعضی موارد، ریشهکنی آنان تاسیس کنند. نمونههای مثالی که این طور ایجاد شدهاند، ایالاتمتحده آمریکا، استرالیا و آفریقای جنوبی هستند.
🔻 دلایل خوبی برای اینکه جنبش صهیونیزم را استعمار اسکان در نظر بگیریم وجود دارد. تقریبا در هر جنبش استعماری از این نوع، از روایت مهاجرت بنیاسرائیل از مصر به عنوان اسطوره اصلی استفاده شده. همه این جنبشها به نوعی یک "سرزمین موعود" داشتهاند. در کتاب "مهاجرت یهودیان: انقلابی در دنیای باستان" به زبان آلمانی که در سال ۲۰۱۵ منتشر شده، جان آسمن Jan Assmann مصر شناس، به این موضوع اشاره کرده که این داستان، اسطوره شکلدهنده ایالات متحده بوده است. "پیوریتانها (Puritan) در قرن ۱۷ به دنبال سرزمین موعود خودشان در 'دنیای جدید' راه افتادند"، طبق این آگاهی که آنها به عنوان 'اسرائیل جدید' وعده مقدس و ماموریت برای تشکیل یک جامعه استثنایی را به ارث بردهاند. براساس این دیدگاه، ارتباط نزدیک ایلاتمتحده با اسرائیل تصادفی نیست. این نویسنده بعدا اشاره میکند که این روایت، دارای "تاثرات انحصارگرا" (استثنایی) است. به عبارت دیگر، تمایز ذاتی بین آنهایی که قوم برگزیده هستند، با بقیه مردم.
🔻 در واقع، اگر که داستان مهاجرت از نظر تاریخی هم درست نباشد، اما تاثیر شگرفی بر تاریخ انسان گذاشته. تاریخنگاران آینده هم ممکن است اسرائیل را به همین شکل ببینند. آنها جنبش صهیونیزم را به عنوان داستان موفقیت یک ملت طرد شده تحت تعقیب میبینند که از خاکستر خود برخاسته. اما همزمان داستان آوارگی و اشغال است که پایانی ندارد. قهرمانی و ظلم داستانهای جدایی نیستند بلکه یکی هستند. این بنای لازم هر مهاجرتی است. وقتی که شما یک کشور را ترک میکنید به کشور دیگری وارد میشوید که مردمی در آنجا زندگی میکردهاند.
▫️
haaretz.com/israel-news/.premium.HIGHLIGHT-why-the-passover-story-is-a-colonialist-myth-1.10743897
▫️
@masaf_najva