💢 پاشنه آشیل‌های سیاست خارجی ترکیه - ۲ ✍ محمدعلی دستمالی، کارشناس مسائل ترکیه @EuroAtlantic در عین حال، بیکاری و تورم، دشواری‌های امرار معاش، فاصله طبقاتی و شکاف مشهود بین فقیر و غنی، سیاستهای غلط پولی و مالی دولت، عدم توجه به استقلال بانک مرکزی، از دست رفتن اعتبار و امنیت لازم برای فعالیت سرمایه گذاران خارجی بزرگ، بی توجهی به کادرسازی و شایسته سالاری، بی توجهی به اصل مهم و حیاتی تفکیک قوا، تک رویهای شخص رهبر حزب، تشدید دوقطبی‌های اجتماعی، قومی و اعتقادی، محدودسازی رسانه‌های آزاد و خصوصی، بر سیمای ترکیه، آشکار شده است. در حوزه خارج از مرزها نیز، چیدن تمام تخم مرغها در سبد قدرت سخت و استفاده مداوم از توان نظامی، اتخاذ مواضع بسیار تند و سفت و سخت در برابر کشورهای مختلف، حمایت از به کارگیری راهکار نظامی به عنوان مسکنهای سریع و قاطع، قدرت نمایی و دوری از تعامل و بی اعتنایی به درهای باز، کاری کرده که ترکیه، همچون همان کشور در حال توسعه، ثبات ساز، در مسیر تقویت دموکراسی و اهل تعامل با جهان، به چشم نیاید. گویی در شرایط کنونی، درک حزب عدالت و توسعه از کشور داری، حکومت و تعامل با منطقه و جهان، دستخوش تغییرات جدی شده و در عملکرد و مشی فعلی دولت ترکیه، شاهد اتخاذ تصمیمات و بروز رفتارها و اقداماتی هستیم که با اهداف اولیه حزب منطبق نیست و با آن آرمان‌ها جور در نمی‌آید. در چنین شرایطی باید گفت: اصلی‌ترین پاشنه آشیل‌ها و موانع فعلی سیاست خارجی ترکیه، غالباً مربوط به نوعیت و ماهیت مشی و رفتار سیاسی خود آنکارا است و نه نتیجه‌ای از فشارهای منطقه‌ای و بین المللی. در دسته بندی این موانع و پاشنه آشیل‌ها، می‌توان به چنین مواردی اشاره کرد: ۱. پارادایم قدرت نزد سران ترکیه، در قدرت نظامی، لشکرکشی، قلمروگشایی و تکیه مداوم بر ابزارهایی همچون جنگ اطلاعاتی – امنیتی، جنگ جبهه ای و به کارگیری هواپیمای بدون سرنشین خلاصه شده و ظرفیت‌های مهم دیپلماسی، فرهنگی و دانشگاهی، تا حد زیادی مورد غفلت قرار گرفته‌اند. ۲. تولید فکر و تئوری و داشتن یک استراتژی مبتنی بر نظریات ژرف علمی و تاریخی برای توسعه روابط و تقویت سیاست خارجی در عملکرد وزارت امور خارجه ترکیه قابل مشاهده نیست و اگر چه در نظام ریاستی کنونی این کشور، همه قدرت و تصمیمات در اختیار خود رئیس جمهور است، با این حال شخص وزیر امور خارجه نیز در این نقصان، نقش دارد و نتوانسته برنامه روشنی برای سیاست خارجی و دیپلماسی، تدوین کند. ۳. از منظر تحلیل شخصیتی، رفتارها، اقدامات، ادبیات و مشی سیاسی رجب طیب اردوغان در مقام رئیس جمهور و دارای بیشترین میزان قدرت و اختیارات، بسیار شتاب زده است و گویی قرار است که کورترین گره های تاریخی و منطقه ای، به طرفة العینی گشوده شوند و تمام اهداف، در مدت زمانی بسیار کوتاه، محقق شوند. پیداست که چنین چیزی، علاوه بر آن که با ذات و فلسفه سیاست و معضلات تاریخی و اجتماعی در تضاد است، در میدان عمل نیز موانع و مشکلاتی به وجود می آورد که بسیاری از آنها مورد توجه قرار نگرفته بود. به عنوان مثال، بسیاری از تصمیمات و اقدامات چند ماه اخیر ترکیه در حوزه های مهمی همچون سوریه، شمال قبرس و شرق مدیترانه و حتی شتاب زدگی در مورد نتایج جنگ قره باغ، از این ویژگی‌ها برخوردارند. ۴. یکی دیگر از موارد مهمی که برای سیاست خارجی ترکیه به مانع و پاشنه آشیل جدی تبدیل شده، غوغای رسانه ای و سر و صدای زیاد و اغراق آمیز رسانه های طرفدار دولت درمورد اقدامات و اهداف دولت است. اگر چه تبلیغات و عناصر پروپاگاندای حزبی در تمام سیستم ها و ساختارهای سیاسی، از نیازهای حیاتی به شمار می‌آیند اما واقعیت این است که خیلی وقت‌ها ماشین تبلیغاتی عظیم آکپارتی، در هر دو حوزه داخلی و خارجی، به شکلی به روایت و توصیف رویدادهای مرتبط با ترکیه می‌پردازد که بسیار دور از واقعیت، غوغاگرانه و جنجالی است و اساساً خیلی وقت‌ها ممکن است حتی رفتارها و اقدامات صحیح و به حق ترکیه نیز، به خاطر پوشش رسانه‌ای غلط و غوغاسالارانه، از سوی رقبا، مخالفین و دشمنان این کشور، به شدت مورد سوءاستفاده قرار بگیرد. ۵. آخرین موردی که می توان به آن اشاره کرد، تبدیل شدن سیاست خارجی ترکیه به دنباله سیاست داخلی و حزبی آکپارتی است. به این معنی که خیلی وقت‌ها، یا مسائل کلان سیاست خارجی ترکیه دستخوش عواطف حزبی و داخلی شده و به شکل غلط مورد ارزیابی قرار می‌گیرند، یا این که اقدام برون مرزی، تبدیل به پوششی می‌شود که بسیاری از نارسایی‌ها و مشکلات داخلی را از یاد ببرد. پایان 🌐 اخبار استراتژیک 📡 @StrategicNews_ir