امام صادق(علیه السلام) فرمود:  «زنى در كعبه مى كرد و مردى هم پشت سر آن زن مى رفت. آن زن خود را بلند كرده بود كه ناگهان آن مرد دستش را به روى زن گذاشت!  خداوند نیز دست آن مرد را به بازوى آن زن چسبانيد. و در همان حالت نگه داشت! مردم جمع شدند، حتى رفت و آمد شد. كسى را به نزد امير مكّه فرستادند و جريان را گفتند. او علما را حاضر نمود، و مردم هم جمع شده بودند كه چه حكم و عملى نسبت به اين خيانت و واقعه كنند، متحير شدند!  امير مكه گفت: آيا از خانواده پيامبر(صلی الله علیه و آله) كسى هست؟ گفتند: بن على(علیه السلام) اينجاست. اميرِ مكه حضرت را خواست و حكم را پرسيد. حضرت اول رو به نمود و دستهايش را بلند كرد و مدتى مكث فرمود: و بعد دعا كرد. و از خداوند، برای آن مرد طلب استغفار کرد. سپس آمد دست آن مرد را با معجزه امامت خود، از بازوى آن زن جدا نمود. امير مكّه گفت : اى حسين، او را شلاق نزنم؟ امام گفت: نه.» اين احسانى بود كه حضرت نسبت به اين كرد.  اما همين ساربان در عوض خوبى و احسانِ حضرت، در تاريكى شب يازدهم محرم، به خاطر گرفتن ، دست حضرت را قطع كرد...! 📚منابع:  رهنماى سعادت شجره طوبى 💚اللهمَّ‌عَجّل‌لِوَلیکَ‌ِالفَرَج‌❤️ ✅کانال سربازان ولایت 📡 @Svelayat_313