رون آراد کیست؟ ✍ متن از خبرگزاری مهر روز بيست و سوم مهرماه سال 1365، ساعت 3 بعدازظهر، چندين فروند هواپيماي جنگی « اف4 » كه از پايگاه هوايي داخل خاك فلسطين اشغالي برخاسته بودند ، براي بمباران مواضع نيروهاي فلسطيني و لبناني در منطقه « اشرفيه » در جنوب شرقي شهر « صيدا » و همين طور اردوگاه آوارگان فلسطيني « الميه و ميه » ، به حريم هوايي لبنان تجاوز كردند با شدت گرفتن بمباران خانه هاي كوچك و ضعيف آوارگان، ضدهوايي هاي متعلق به گروههاي مبارز ، به مقابله با اين تهاجم هوايي كه كشته و زخمي شدن زنان و كودكان را به همراه داش ، پرداختند در آن ميان جواني فلسطيني كه يك قبضه موشك ضدهوايي ( از نوعي كه به دنبال حرارت هواپيما مي رود ) بر دوش خويش داشت ، پس از نشانه روي و شليك به موقع، موفق شد يكي از هواپيماهاي فانتوم را هدف قرار دهد پس از آنكه هواپيما مورد اصابت موشك قرار گرفت، دو سرنشين آن سراسيمه و به سرعت دكمه پرتاب صندلي را فشار دادند كه با انفجاري خفيف، از داخل هواپيما به بيرون پرتاب شدند . به دنبال سقوط هواپيما ، خلبان و كمك اش به وسيله چتر نجات ، در دو منطقه جدا گانه در داخل خاك لبنان فرود آمدند هلي كوپترهاي جنگي رژيم صهيونيستي كه مشغول گشت زني نزديك آنجا بودند ، پس از اخذ دستور ، به سرعت به محل فرود يكي از خلبانها شتافتند و توانستند او را قبل از اينكه به دست نيروهاي مبارز بيفتد ، سوار كرده و از مهلكه نجات دهند. به محض سقوط هواپيما و انفجار آن ، تلاش نيروهاي شبه نظامي لبناني و فلسطيني كه از بمباران خانه و كاشانه خويش عصباني بودند ، براي ردگيري و دستگيري خلبانان آن آغاز شد رون آراد 28 ساله ، كه در يك باغ فرود آمد ، بر اثر شدت ضربه وارده ، آرنج دست چپش شكست و دقايقي بعد نيروهاي گروه « مقاومت مومنه » به رهبري « مصطفي ديراني » منشعب از « سازمان امل » ، كه در يكي از روستاهاي اطراف به نام « زغداريا » مستقر بودند ، سررسيدند و زودتر از فلسطيني ها ، او را به اسارت خود درآوردند. برحسب اتفاق، محلي كه آراد در آنجا فرود آمده بود ، خط تماس جنگ داخلي امل و سازمانهاي فلسطيني بود 3 ساعت بعد ، آراد كه از شكستگي دست رنج مي برد ، سوار بر اتومبيلي شخصي ، در حالي كه چند ماشين ديگر حامل نيروهاي مسلح او را اسكورت مي كردند ، از صيدا به طرف بيروت حركت داده شد. در طي مسير ، دژباني ها و پست هاي بازرسي گروههاي مختلف مسلح از جمله ارتش لبنان قرار داشتند . ماشين حامل آراد ، قبل از رسيدن به يكي از اين پستها ، سعي كرد تا با روشن و خاموش كردن چراغهاي جلو ، بفهماند كه مجروح دارد و نمي تواند بايستد . ولي نيروهاي ارتش ، به سمت كاروان در حال عبور شليك كردند اما به كسي آسيبي نرسيد دقايقي بعد در گ« افران الرميله » ( نانوایی رميله ) كه همه خودروهاي كاروان اسكورت به هم ملحق شدند ، براي رعايت جوانب امنيتي ، آراد در خودرويي ديگر قرار گرفت و به سمت بيروت حركت داده شد در بيروت، خلبان مجروح را مستقيما به خانه شخصي مصطفي ديراني (مسئول وقت كميته امنيت سازمان امل) بردند. ساعتي بعد كه اضطراب و ترس آراد فروكش كرد، با پسر دوسال و نيمه ديراني به بازي و سرگرمي مشغول شد . ساعت 10 شب ، به دليل شدت جراحت به يكي از درمانگاهها برده شد كه دكتر ارتوپد در محل كار خود حضور نداشت. پس از دقايقي با پيگيري هاي زياد ، دكتر از منزل خود به بيمارستان آمد و دست چپ خلبان اسرائيلي را گچ گرفت و مداوا كرد سازمان ام ، در اولين روزها مدعي شد كه رزمندگانش موفق شده اند هواپيماي جنگي اسرائيلي را ساقط كنند و خلبان آن را به اسارت درآورند ، ولي سازمان فلسطيني « فتح » ( گروه ابونضال ) اين ادعا را رد كرد و گفت : « ما هواپيماي اسرائيلي را با موشك زديم ولي چون خلبان آن در نزديكي خطوط نيروهاي امل فرود آمد ، آنها توانستند او را اسير كنند» از همان روز به بعد ، رژيم صهيونيستي - كه براي حفظ روحيه نيروهاي مسلح و بخصوص خلبانانش اهميت بسياري قائل است و همواره سعي دارد تا از هر عملي كه باعث تضعيف روحيه جنگي و جنايتكار آنان شود ، جلوگيري كند - پيدا كردن و كسب خبر از ران آراد را بهانه بسياري از جناياتش قرار داد درنيمه شب 6 مرداد ماه سال 1368 ، هلي كوپتري متعلق به ارتش اسرائيل در محوطه اي باز در مركز شهر « جبشيت » در جنوب لبنان فرود آمد و در ميان ترس و اضطراب مردم ، نيروهاي كماندويي ويژه ، به آپارتماني كه در آن نزديكي قرار داشت ، هجوم بردند و پس از شكستن در ورودي طبقه دوم ساختمان ، در ميان وحشت زن و فرزندان ، اقدام به ربودن « حجت الاسلام شيخ عبدالكريم عبيد » امام حمعه جبشيت نموده و پس از انتقال او به هلي كوپتر ، با سرعت هر چه تمامتر به داخل فلسطين اشغالي پرواز كردند بهانه اسرائيل براي اين آدم ربايي جنايتكارانه ، اين بود كه مدعي شدند شيخ عبيد دستور نقل و انتقال آراد را داده است. @SyrianToPersian