﷽ 🔖 ✍🏻 امیرالمؤمنین علیه السّلام وقتی پا روی منبر خلافت گذاشت، اولین حرفشان این بود: هر ذلیلی، هر مظلومی، هر ستم کشی از نظر من عزیز است و حق او در اولویت است تا وقتی که تا وقتی که حق او از ظالم بگیرم و به عکسش ظالم – ولو در مقام عزت قرار داشته باشد – پیش من ذلیل است تا حق را از او بگیرم؛ بعد می شود مثل مردم عادی. فرمود: آن اموالی را که در دوره ی گذشته گرفتید و ناحق بوده، باید پس بدهید؛ حتی اگر با این اموال، کنیز خریده و یا ازدواج کرده باشید و یا آنها را در مصارف زندگی خرج کرده باشید. این ها مال بیت المال و مال مردم است و باید پس بدهید! این حکومت امیرالمؤمنین است. 🔖 در مقابل چنین روشی، آن کسانی که خیالات دیگری داشتند چه حالی پیدا می کنند؟ ✍🏻 بعضی خیال کرده بودند که علی بن ابی طالب هم مثل دیگران مقام، حکومت یا ولایتی به آنها خواهد داد. اما امیرالمؤمنین قرص و محکم ایستاد. شب آمدند با وی صحبت کردند؛ حضرت اموال بیت المال را می شمرد؛ چراغ را خاموش کرد! گفتند: این چه کاری است؟ فرمود: این چراغ بیت المال است. خاموش کردم، چون حرف ما حرف خصوصی است! 🔰 این روش را دیدند، فهمیدند با این چنین انسانی نمی شود ساخت و پاخت کرد. چه کسانی نمی توانستند بسازند؟ عمار؟ اویس قرنی؟ صعصعه بن صوحان؟ نه؛ اینها می‌توانستند، اینها مردم معمولی بودند، آدم های عادت نکرده به رفاه و زندگی اشرافی و غارت نکرده بیت المال بودند، اینها می توانستند با امیرالمؤمنین علیه‌السلام بسازند و کسانی که ایمان قوی داشتند، سابقه‌ی بدی نداشتند، در اموال شان از اموال بیت المال چیزی نبود، و کسانی که می خواستند روزی حلال بخورند، اینها می توانستند با علی بسازند. کسانی نمی توانستند با علی بسازند که دستشان زیر کارد مظالم بیت المال بود. آنها می دیدند که علی بُرّنده است، و قاطعیت دارد و اقدام می کند. 📌بیانات ، در شب ۲۱ ماه مبارک رمضان ۹/خرداد/۱۳۶۵ @Taalei_edu